این نظر و مواجههٔ شخصی من با این اثر نمایشی است و احتمال اینکه شما نظر دیگری داشته باشید وجود دارد.
حقیقتش خیلی خوشحالم که بعد از اجرای آخر دارم نظرم رو مینویسم. چون آدم دیگه راحت هر چی تو دلشه رو میگه دیگه. هی ملاحظه و مواظبت نمیکنه که یه چیزی نگه کار ضربه بخوره. حقیقتش این کار برای من کند، طولانی و کسلکننده بود. دو تا بازی خوب داشت که از وحید نفر و رامین سیار دشتی انتظار دیگری هم نمیره، چند تا بازی قابل قبول و تعدادی بازی ضعیف. طراحی صحنه هم برام جالب نبود. اینجور متنها هم ممکنه قبل از شهریور ۱۴۰۱ ماها رو به هیجان میآورد ولی الآن دیگه جون و رمق این کارها رو نداره! فقط یه سؤالی: اجرای آخر مگه چقدر عکس احتیاج داره که اون داداشمون با اون سروصدا اون همه شات عکس انداخت؟!