آخرش کارگردان گفت که کی گفته تئاتر باید مفهومی داشته باشه، برید خودتون فکر کنید یک مفهومی براش پیدا کنید!؟
من الان تو ساندویچی بغل تئاتر هستم و فلافل با قارچ و پنیر سفارش داردم. یکهویی مفهوم نمایش بدستم آمد. هنرپیشه ها مانند گلوله های فلافل بودند، کارگردان هم قارچ و پنیرش که روی همه فلافلها ریخته میشد. این هم مفهومی بود و هم تجربی!