🔗درباره نمایش « نکبت »
ما گاهی تو زندگیمون بر اساس یه اتفاق خوب یا بدی که افتاده، احساس گناه میکنیم و با مرورش این منطق رو میپذیریم که در
... دیدن ادامه ››
حق کسی بد کردیم و سایهای از عذاب وجدان و افکار سیاه رو با خودمون حمل میکنیم و تو نکبت افکار و زندگی میرسیم.
ولی وقتی بعد از مدتی با اون شخص و یا اتفاق روبرو میشیم تا از عذاب وجدان خودمون رها شیم و بخشیده شیم، میبینیم در واقع اون شخص اصلا همچین برداشتی نداشته، یا اصلا بهش فکرهم نمیکرده و یا حتی لذت هم برده.
ولی همین روبرو شدن و طلب بخشش باعث میشه که همون نکبت تو نقطه قدرت قرار بگیره و بخواد از حس پشیمونیت سواستفاده کنه و در انتها بهایی بدی که اصلا لایقش نیسی.
این چیزیه که تو زندگی هممون هست. یه سری نقاط سیاه و نشخوارها که صرفا با بیشتر بهش پرداختن، بیشتر شکست میخوریم.
🔻 از نمایش خوشم اومد:
۱. به این دلیل که خط فکری و ایدهی این نویسنده و کارگردان رو کلا دوست داشتم. که موقعیت داستانی و آرامش لحظه به لحظه به فروپاشی میرسه.
۲. بازیگریها خوب بود.
۳. طراحی صحنه خوبی داشت.
🔻 از نمایش خوشم نیومد:
به این دلیل که گفتگو زیاد داشت بین دو کارکتر آقا. فکر نمیکنم انقدر حرف زدن لازم باشه. به خصوص اولش که حتی میشه گفت ده دقیقه از گفتگو هارو میشد حذف کرد.
کارکتر خانم به نظرم باید زودتر وارد داستان و صحنه میشد.
میکروفنها گاهی خش خش میکردن.
دوست داشتم کارکترها بیشتر شخصیت پردازی میشدند، به تیپ نزدیک بودند.
و دیگه همین.
برای یکبار دیدن پیشنهاد میکنم نمایش رو.
امتیازم ۳ از ۵