به این خاطر مردم بهت پشت کردن که آدم دوقطبی هستی.
اونا بهم اسکار نمایشی دادن و ۱۲دقیقه نمایشی دست زدن.
اما اونا واقعی برات دست زدن!!
اشتباه تو این بود که از سوئیس و به خاطر این مردم برگشتی.
آنچه دیشب شاهدش بودیم،نمایشی مبتنی بر متنی ساده و سطحی بود.در نما ذکر شد که هیتلر سگ خود را کتک می زده،منبعی در راستای این حرف نخواهید یافت.
در کتابی همانند نبرد من و کتاب های مشابه که شرح وقایع زندگانی هیتلر محسوب می شود،نقل شده است که هیتلر شخصی به شدت حیوان دوست بوده.
در
... دیدن ادامه ››
شدت و میزان این محبت بین حیوانات شرایط یکسانی برقرار نبوده اما هیچ عنوان حیوانی را مورد اذیت و آزار قرار نمی داده.
طبقه بورژوا نیز در زمان هیتلر از آثار فرهنگی و پروپاگاندای هیتلر تماما حمایت میکردند.
به یکباره وزنه ی معادلات فرهنگی همانند سینما با اکران دیکتاتور بزرگ به هم خورد.
آثاری در زمره ی ستایش نازیسم و هیتلر ساخته شد اما دستاورد چشمگیری در خارج از خاک آلمان نداشت.
چنانچه از جزئیات استفاده ی چندانی در متن آقای رنج بر دیده نمی شد.
چه بسا اگر نگاهی دقیق تر و تخصصی تر حتی به یک موضوع از آنچه میان هیتلر و چاپلین اتفاق افتاده بود،می شد به یکباره نمایش جذاب تری رو شاهد می بودیم.
تجسم اینکه نمایش حول محور چه سبکی می چرخید هم برام عجیب بود!
سورئال توصیفش کنم یا چی؟؟
بخش هایی که به نظر جالب توجه بودن،تیک های عصبی هیتلر بود که بهش توجه شده بود که ای کاش سیبیل هم داشت جناب هیتلر...
دیالوگ بین چاپلین و اوا براون نیز درخور توجه بود.
بلوندی،به نظرم بلوندی فضای لازم برای گسترش شخصیت رو داشت.
اپرای اثر،تنها نکته ی تماما مثبت این نمایش بود که بسیار چشمگیر بود.
هیتلر شخصیتی مرموز و پیچیده س که همیشه ترجیح دادم نمایشی رو که به هیتلر می پردازه نبینم!!!
چرا که تا به امروز شخصی رو ندیدم که حتی به صورت جزئی در موردش اصولی و با تحقیق کافی بنویسه و در معرض نمایش و دید عموم قرارش بده.
اما مرتکب وسوسه ای نا به جا شدم...
خسته نباشید عرض میکنم خدمت بزرگواران