دقیقا ،

متاسفانه گاهی چیزی به غلط ، سنت می‌شود
گاهی میشنوم عده ای برای اینکه بگویند خاک صحنه خورده اند و روزگاری را چشیده اند که کسی دیگر نچشیده، میگویند تماشاگر اگر تماشاگر باشد روی جعبه ی میوه هم مینشیند و نگاه می‌کند
و یا اینکه تئاتری روی هر جایی میشینه و براش مهم نیست
و افسوس بر آنان که با این سنت های غلط خاطره بازی می‌کنند

درود به شما
کلمه ی " جعبه ی میوه " توسط من بکار برده شده که احتمالا مطالعه فرمودین ، اصلا هم خوش نگذشت ( از لحاظ کیفیت صندلی ) و اصلا هم حمل بر خاک خورده گی و فلان نبوده منظورم فقط یادآوری موقعیت بوده ! :)))
والا تقریبا همه ی کسانی که میشناسم دنبال کننده تئاتر بودن و هستن روی زبونشون مو دارن از بس موارد کیفیت صندلی رو بیان کردن و تذکر برای ریسک خارج از ظرفیت دادن اما خب فعلا اینطوریه دیگه !

در مجموع درست میفرمایید و این دغدغه کاملا بجاست .

درود جناب هنزکی راستش درست به یاد ندارم کجا آن را خواندم و قصد اهانت به شما را نداشته ام ، اگر احیاناً موجب ناراحتی شما شده صمیمانه عذرخواهی میکنم ،

من انتقادم به بعضی کلی گویی هایی است که سعی دارد یک موقعیت که شاید به دلیل جهل، فقر و یا خیلی اوقات کمبود امکانات ،مجبور بودیم تحمل کنیم را به نیکی یاد کنیم و بخواهیم آن را احیاناً عادی سازی کنیم است
حالا این قضیه گاهی تئاتری هست خیلی اوقات هم در زندگی روزمره هست
مثلا اگر روزی ۱۰ نفری سوار پیکان میشدیم ، و با جاده ای نا ایمن ... دیدن ادامه ›› با سلام و صلوات سفر میکردیم نوستالژی ای نیست که به آن افتخار کنیم ، شاید چیزی بوده که زمانی مجبور به تحمل آن بوده ایم و قاعدتا الان که نسبت به مفهوم خطر ، دانش بیشتری پیدا کردیم مایل به تکرار آن نیستیم
به هرحال سپاس از توجه شما 🙏🏻

خیر به هیچ عنوان موجب ناراحتی من نیست بلکه خودمم به تبسم افتادم از این یادآوری شما .

حتما بهتر از من میدونید یکی از قوی ترین طنز ادبیاتی مربوط به ادبیات روسیه هست که در دوران حکومت کمونیستی شوروی خلق شده .
در واقع روس ها از طنز بعنوان ابزاری برای تحمل شرایط سخت شون بهره میبردند و به اون وسیله سعی در تلطیف فضایی داشتند که قدرت تغییرش رو نداشتند .

حالا این مسئله عطف یه یادآوری خاطرات جمعی جامعه ی ما هم در نوع خودش قابل تامله ، اگرنه فرمایش شما کاملا دقیق هست .