"سانتاگ" در آگوست ۱۹۹۳ در بوسنی زیر بمباران صربها پرده اولِ "در انتظار گودو" را با نُه بازیگر اجرا کرد و پرده دوم را وا گذاشت چون در زیر آن گلولهباران دیگر نیازی به خدا نبود که بخواهد بیاید یا نه. پرده دوم حضور ِ خود تماشاگران بود. "گودو" تماشاگران بودند که آمده بودند؛ زیر بمباران در -بی هیچ اغراقی- اوج جنگ. چون وقتی تماشاگران دو بار در روز برای دیدن اجرای سانتاگ با نور دوازده شمع میآمدند دیگر "گودو" چه اعتباری در برابر آنها میداشته است؟ پس پردهی دوم بازگشت تماشاگران بود به خانههایشان. پرده دوم در خروج از سالن، ورود به خیابان تا چرخاندن کلیدها در قفل در ِخانهها ساخته میشده.