در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | Alich درباره نمایش قلب نارنگی: ضمن عرض خسته نباشید خدمت عوامل محترم این اجرا که زمانی رو اختصاص به طر
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:43:22
ضمن عرض خسته نباشید خدمت عوامل محترم این اجرا که زمانی رو اختصاص به طراحی اثر، تمرین دیالوگ ها و اجرا دادند. زحماتشان انکار ناپذیر است، مشخصأ تیمی جوان که در مسیر اجرا تجربه کسب میکنند و برخی بازیگران شهودأ آینده درخشانی خواهند داشت، بالاخص فرید کیامرثی عزیز که بیشتر از ایشان در آینده خواهیم شنید.
(نظرها تمامأ شخصی میباشند)
جدای از استعداد نهفته بازیگران، اما من شاهد تیاتر نبوده ام، در مدیوم من تئاتر، هنر روایت است در بستر فضاسازی به کمک سایه، دکور، موسیقی، صدا گذاری و...، که هرکدام به دلیل لایو بودن اجرا محدودیت های مشخصه خودرا ایجاد خواهند کرد اما این محدودیت ها هویت نمایشها میباشند و بسته به خلاقیت طراح و کارگردان در ذهن مخاطب اثر میگذارند، در نمایش قلب نارنگی هیچ یک از پارامترهای ذکر شده اثری به یاد ماندنی در ذهن مخاطب ایجاد نمیکردند. چه بسا موسیقی اورجینالی هم در اجرا وجود نداشت. در اجرا اصالت موقعیتی که داستان در حال روایت بوده است مشهود نبوده است چرا که پوشش نوع اجرا و برخی موارد گویای یک فرهنگ اروپایی را القاء میکردند اما شاهد موسیقی های ایرانی ای بوده ایم که هیچ کدام هم مشخصأ مربوط به زمان مشخصی نبوده اند. و هدفشان صرفأ سرخوش کردن لحظاتی بوده است.
قلب نارنگی به راستی چه نوع نمایشی بود؟ آیا یک تئاتر کمدی که هدفش خنداندن مخاطب به هر قیمتی و زور زدن های بیرون زده بود؟ و یا نمایشی سر خوش که در کنار پیام ارزشمندش ، لبخندی هم به لب مخاطب می آورد و یا گاهی احساساتش راهم بر می انگیخت؟ چه پیام ارزشندی؟! چه لحظات مفرحی؟ چه خلاقیتی؟
پاسخ از نظر بنده مورد اول میباشد. چرا که فردی در خانواده ای با این نسبت و درجه خویشاوندی چطور میشود که این مقدار با لحجه یزدی (اگر اشتباه ... دیدن ادامه ›› متوجه نشده باشم) روتین وار صحبت کند اما با توجه به لحجه سایرین باقی افراد از کنار یزد هم عبور نکرده اند.
تنها دلیلش استفاده از لحجه در راستای طناز تر کردن اثر به کمک زور زدن های بیرون زده است.
مسئله دیگر، تئاتری به یاد ندارم که به گریم های خود اهمیتی ندهند
در اجرا گریم پدر با فرزند هیچ تفاوت سنی ایجاده نکرده است، چراکه اگر فرزند جای خود را با پدر عوض میکرده است باز هم تفاوتی حس نمیشد. اینها مسائلی هستند ابتدایی که اگر نباشند پس ما شاهد چه چیزی میباشیم؟!

در نهایت ساده ترین رسالت نمایش، سرگرم کردن مقطعی راهم شاهد نبوده ام
در جهت مقایسه منصفانه با توجه به تجربه عوامل نمایش، نمایش - مثلث - را پیشنهاد میکنم، حداقل سرگرم کننده و خلاقانه است.
با آرزوی موفقیت و بهبود عوامل محترم
بنده در موضع «نه قم می‌خواهیم نه کاشون، بدون مصرع بعدی» قرار دارم😅😅
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید