شخصاً اجراهای صامت رو دوست دارم و تقریبا تمام کارهای صامتی که دیدم رو راضی از سالن بیرون اومدم، از دریملند تا چهره مرد هنرمند در جوانی و هار و البته در صدر اون ها شکوفههای گیلاس؛ شاید به این خاطر که وقتی دیالوگ رو از یه اجرا میگیری، خلاقیت وارد کار میشه. این اجرا هم واسه من از این قضیه مستثنی نبود و لذت بردم، اگرچه ترجیحم این بود که روایت کاملتری از داستان رو داشتیم و اینجوری نصفه رها نمیشد؛ از طرفی بعضی قسمتها احساس میکردم که کار از بیان داستان در قالب اون حرکات زورخونهای خارج میشه و یکسری از قسمتها میتونستن کوتاهتر باشن تا ارتباط مخاطب با نمایش قطع نشه
دم شما گرم بابت این بازیها و انرژی و امیدوارم که کلی کارهای درخشان در آینده ببینیم ازتون
پ.ن ۱: فکر میکنم بهتره کلیت داستان سیاوش و کیکاووس و سودابه رو قبل از اجرا خوند تا لذت بیشتری از اجرا برد
پ.ن ۲: چقدر کیف کردم از دیدن محمد مساوات که برای دیدن کار هنرجوهاش اومده بودم، و امیدوارم به زودی همگی از دیدن اجرای جدید خودش کیف کنیم