من دیشب زنبورهای کارگر دیدم،خیلی اجرا جالبی بود و به نظرم فضایی که این نمایش میسازد تماشاییست^ـ^
بسیار پیشنهادش میکنم ،داستان رنج مولف و نویسنده است با اینکه کار در سالن اشتباهی اجرا میرود به دلیل ساختار سالن که باریک است و نگاه مخاطب متمرکز نیست امّا این چیزی از ارزش این کار کم نمیکند چون نمایش سرشار از خلاقیت است و در عین حال بسیار ساده همه چیز برگزار میکند🖇
استفاده از آکسسوار صحنه و نورپردازیش بسیار به جا بود، ارتباط با مخاطب اندازه بود و جا به جایی که در صحنه ها بین بازیگران شکل میگرفت برام پذیرفتنی بود چون به نظرم در متن اینقدر درست هر کاراکتر شخصیت پردازی شده بود که چیزی بیرون نمیزد و درام در نقطه ای که باید شکل میگرفت،فقط طراحی لباسِ شخصیت کارگردان اذیتم میکرد.
امیدوارم ببینید و از دیدنش لذّت ببرید 🍀
من هم قصد دارم دوباره برم ببینم
... دیدن ادامه ››
اگر شد.
پینوشت:من یک چیزی از بین جملات نویسنده و بازیگر اثر در رورانس درک کردم که انگار آگاهیم تا به حال نسبت بهش معطوف نشده بود گفت: «مچکر ازتون که وسط هفته آمدید و به تماشا مآ نشستید.» قدردانیش ارزشمند بود امّا این جمله اش من برد تو این فکر که چه بهتر که اگر خواستم کار ببینم وسط هفته برم که خلوت تر است یا اوایل اجرا که بلیت کمتر میفروشند تا شاید انگیزه یک گروه اجراییُ با این عملِ هر چند کوچک بالا ببرم، خواستم این با دوستان تیوالیم هم در میان بگذارم که کاش مآ هم این سنت بشکنیم و آخر هفته تآتر دیدن کنار بگذاریم :)
مخاطب متعلق به تمام ایام هفته است.