کارکرد ذهن
در وحشی نباید از قضاوت،تصمیم گیری،کنترل، حافظه و واقع گرایی سخن برد.
میبایست خودتان را به دنیای بازیگران و نویسنده بدهید، قرار نیست اعتراضی صورت بگیرد، صحبت از حقوق حیوانات نیست، خط داستان مستقیم را قرار نیست پیگیری کنید.
وحشی یک برشی از درندگی است که به گمانم متن بسیار مورد ممیزی قرار گرفته است و تبدیل به یک وحشی آرام
... دیدن ادامه ››
شده است.
صحنه در ابتدای ورود تقریبا خالی و بدون دکور است و در ادامه نیز همین رویه را دارد اما دست کم برای من یک سوپرایز خوب داشت که خیلی دوستش داشتم.
از لحاظ سطح بازی تقریبا گروه بازیگران سطح یکسانی داشتند اما خب نگاهم بیشتر به سمت ابراهیم نائیج عزیز بود که این روزها دو کار همزمان در اجرا دارد. البته مدیریت صحنه بازیگران در نمایش هم به نظرم خوب بود و به اتفاقهای تصادفی واکنش خوبی داشتند.
طراحی لباس و طراحی نور به اندازه اجرا بود و قرار نبود اتفاق خاصی در آن رخ دهد و به گمانم کاملا مورد قبول بود.
متن را میشود به دو گونه نگاه کرد.
۱. طعنه آمیز و دارای نمادهای گوناگون
۲. دل سپاری به داستانی بر حسب مصرف افیون
راه دوم آسان تر است و من تن به راه دوم دادم، مطمئنا دوستانی که به هرگونه تجربه غیر طبیعی بودن را دارند، میتوانند ارتباط بیشتری بگیرند و از طرفی آنهایی که به دنبال منطق روایی خاصی در داستان نیستند هم از همین راه دوم بیشتر رستگار میشوند.
توصیه من برای تماشای وحشی، رها سازی در دنیای نمایش و ذهن بازیگران در داستان است و عدم گره گشایی و معما زدایی!
اما اگر اهل سرنخ و گره گشایی و نماد شناسی هستید هم نمایش میتواند جذابیت های خودش را داشته باشد.به طور مثال شاید خوانش گربه در زبان نمایش و یا زبان فرانسه، البته گربه در زبان فرانسه le chat و مذکر خطاب میشود.
شخصا شاید همکاری آقای پوریانی فر و ساعتچی را در هار بیشتر پسندیم اما ذوق آقای ساعتچی را که در ردیف یک در حال یادداشت برداری بودند برایم خیلی ارزشمند بود و در برخی موارد که دنبالش کردم محو اجرای بازیگرانش بود.
لذت تماشای نمایش⭐⭐⭐
گروه اجرا مانا و پراجرا باشید.