بابک پرهام (منتقد تئاتر)
یادداشتی بر نمایش مذاکرات کمپانی ستاره شرقی
برهنگی نئولیبرالیسم
نمایش «مذاکرات کمپانی ستاره شرقی» به نویسندگی و کارگردانی «سمیرامیس بابایی» در تماشاخانه انتظامی در حال اجراست. مهمترین نکته در این نمایش باید به آن پرداخت، نمایشنامهنویس آن است. سمیرامیس بابایی بیش از آنکه بهعنوان نمایشنامهنویس و کارگردان شناخته شود، بهعنوان منتقد هنری شناخته شده است و این عنوان جایگاه اجتماعی نویسنده را کاملاً در بر نمیگیرد؛ چراکه نویسنده را باید بیش از منتقد هنری بودن، منتقد و فعال اجتماعی بدانیم. زمانیکه
... دیدن ادامه ››
با این عنوان او را بشناسیم، اهمیت نمایش مذاکرات کمپانی ستاره شرقی معلوم خواهد شد.
موضوع نمایش خبری مربوط به چندین ماه پیش است، کمپانی توانسته است با فروش ستارهها و سیارات و ارائه سند مالکیت آنها فعالیت کند! خبر از آنجا همهگیر میشود که مردی ستارهای را بهعنوان هدیه به دختری تقدیم میکند و ویدئوی آن در فضای مجازی منتشر میشود. شاید بیشتر مردم از کنار این موضوع بیاهمیت گذر کرده باشند؛ ولی یک منتقد اجتماعی این واقعه را نمادی از نئولیبرالیسم و نشر آن را زنگ خطری برای اشاعه فرهنگ نئولیبرالیستی میداند. حال این منتقد و فعال اجتماعی تریبون و مدیومی بهعنوان تئاتر دارد که میتواند این اعلامخطر را با بسط و تعمیم مناسب بهعنوان یک اثر دراماتیک بر روی صحنه ببرد.
اجرا با دکوری ساده و رئالیستی و طراحی لباس و میزانسنهای کلاسیک کمک میکند تا تمرکز تماشاگر به مسئله اصلی مورد توجه کارگردان جلب شود.
همانگونهکه ماکس وبر معتقد است نظام سرمایهداری و صاحبان سرمایه از تمام نیروهای اجرایی، فکری و عملی خود بهعنوان بردهها برای سود بیشتر استفاده میکنند، جنگی که میان صاحبان سرمایه و دلالان و واسطهها شکل میگیرد از منظر روانشناسانه و جامعهشناسانه کاملاً مبنیبر رفتارهای بردهداری است؛ اما در سطحی مدرن و نو این رفتارها را شاهد هستیم. در این فضای مدرن ظاهراً مانند دوره بردهداری یا فِئودالیستی افراد را شلاق نمیزنند؛ ولی مرگ و زندگی و تمام روابط انسانی آنها تحت سلطه صاحبان سرمایه خواهد بود. بهواقع نویسنده نئولیبرالیسم مسلط بر جهان برساخته خود را نوعی نظام فئودالی مدرن میداند و همان را به مخاطب منتقل میکند.
از نظر تکنیکی نیز متن مشابه متنهای اسلاف خود یعنی کسانی مانند دیوید ممت عمل میکند. شیوه درام، دیالوگپردازی و شخصیتها هیچگونه اطلاعات اضافی نمیدهند. تمام دیالوگها و میزانسنها در جهت شناخت شخصیت و پیشبرد متن هستند. در کوچکترین دیالوگها نیز اطلاعات از پیشینه شخصیتها و روحیات و اخلاقیات آنها وجود دارد و به همین دلیل، متن فقط با چند شخصیت محدود مخاطب را جذب میکند و درعینحال، نهتنها خستهکننده نیست؛ بلکه تماشاگر را میخکوب میکند.
شخصیت اصلی و کلیدی نمایش را «الناز اسمعیلزادگان» بازی میکند که بهنوعی یادآور شخصیت خود نویسنده است؛ شخصیتی عاصی که تن به خواستههای صاحبان قدرت نمیدهد و زمانی که شخصیت مذاکرهکننده که «پوریا سلطانزاده» نقش آن را بازی میکند، با دختر وارد بازی میشود و تلاش میکند او را فریب دهد و آلوده به نظام لیبرالیستی کند، دختر هم وارد بازی میشود و بدون آنکه خود را آلوده کند، هم به مذاکرهکننده و هم به صاحب قدرت یعنی صاحب کمپانی ستاره شرقی که «محمد فرزام» نقش آن را ایفا میکند، آسیب میزند و مهمترین دارایی مادی مذاکرهکننده و تمام دارایی صاحب قدرت را از بین میبرد.
از نکات مهم هر نمایشنامهای این است که نویسنده مخاطب را فریب ندهد. این ارزش اخلاقی اثر بابایی است که بدون آنکه مخاطب را بفریبد، از ابتدای ورود شخصیت عصیانگر به مخاطب نشان میدهد او باشخصیت آنارشیستی خود میتواند این نظام پوشالی را درهم بریزد. لمس تابلوی گرانقیمت و نوع موسیقی مورد علاقهاش و مقایسه آن با موسیقی همسرش -«احمد غلامی مهرآبادی»- و همچنین نوع پوشش نشان از آنارشی درونی این شخصیت دارد، برخوردش با مذاکرهکننده که در مقابل دختر در صحنههایی نفسگیر تبدیل به بازجو میشود و تلاش میکند روح مقاومت را در دختر خرد کند به مخاطب نشان میدهد که این شخصیت خرد نمیشود و درهم نمیشکند و نیش خود را بهموقع به این نظام فاسد جهان خیالی و برساخته نویسنده خواهد زد.
پایانبندی بسیار عالی که شخصیتهای مردانه در صحنه از سر استیصال تبدیل به کاریکاتورهایی حقیر شدهاند، آرزوی محال تماشاگر بوده است. مخاطب که پیشازاین گمان میکرد دختر درهمشکسته و تن به آلودگی سیستماتیک نظامی فاسد داده است و مذاکرهکننده با فریبکاری بیشترین فایده را بهرهمند شده است و همچنین، صاحب کمپانی بهعنوان نماینده قدرت در نظام نئولیبرالیستی توانسته است قدرت خود را حفظ کند و حتی آن را توسعه دهد، ناگهان از ناامیدی خارج میشود و به مضحکهای که اینان دچار شدهاند، میخندد.
https://payamema.ir/payam/121253
لینک یادداشت