در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | نیلوفر دلجو: تصاویر زیبا - سیمون دوبوآر ((سینه ریزی را به گردن لورانس می آویزد:
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 01:39:04
تصاویر زیبا - سیمون دوبوآر

((سینه ریزی را به گردن لورانس می آویزد: «خوشت می آید؟»

جواهری دلفریب و درخشنده، با طرحی ساده اما بی نهایت گرانقیمت.

زن در خود فرو می رود. اگر امروز صبح مشاجره نکرده بودیم محال بود ژان شارل چنین هدیه ای برایم بخرد. در واقع این یک غرامت است. یک عمل نمادین، یک محبت بدلی. جای خالی چه چیزی را می خواهد پر کند؟ چیزی که دیگر وجود ندارد؟ پیوندی صمیمی و گرم که باعث می شود نیاز به هیچ هدیه ... دیدن ادامه ›› ای نباشد؟))



رمان تصاویر زیبا اثر سیمون دوبوآر، داستان زندگی زنی به نام لورانس است که بر اساس قوانین اجتماع، جوری می زید که با کیستی واقعی اش تطابق ندارد. او نمی داند برای طغیان علیه زندگی ای که او را با خودش غریبه کرده است چه باید بکند. معشوق می گیرد اما دیری نمی پاید که می فهمد شوهرش و معشوقش به یک میزان خوب هستند و این چیزی که او را چون خوابگردی در دنیا سرگردان ساخته چیز دیگری است. در پایان کتاب لورانس تصمیم می گیرد که فرزندانش را به گونه ای متفاوت با اصول قراردادی محیطش تربیت کند، آخرین جملات کتاب حس تلخی را به ذهن متبادر می سازند:



((لورانس موهایش را برس می کشد، کمی آرایش می کند. در حالی که به تصویرش در آینه که رنگ پریده و گرفته و خسته است خیره شده است در دل می گوید: دیگر از من گذشته، ولی بچه ها نباید شانس شان را از دست بدهد. چه شانسی؟ حتی خودش هم نمی داند.))



این حس تلخ از اینجا نشات می گیرد که لورانس علی رغم تمام تجربه ها و این در آن در زدنهایش نمی داند فاصله گرفتن از خویشتن حقیقی خویش است که او را ملول ساخته، او می داند که خوشبخت نیست و خوشبخت زندگی نکرده و می خواهد از تکرار سرنوشت خودش برای بچه هایش جلوگیری کند، می داند که باید طغیان کند اما قسمت تلخ ماجرا اینجاست که نمی داند چگونه، نمی داند که باید خودش باشد و به فرزندانش هم همین را یاد دهد.



تصاویر زیبا یک عکاسی از جامعه است، مجموعه ای است از تصاویر زیبا، ولی تلخ. تصویر سینه ریز درخشنده و گرانقیمت که با دستان ژان شارل بر گردن لورانس آویخته می شود، اگرچه تصویری زیباست ولی تلخی محبتی بدلی و فقدان صمیمیتی واقعی و گرم را به رخ می کشاند.



این رمان علی رغم داشتن قلمی گیرا و ایجازی دوست داشتنی، تخطی های زیادی از خط روایت دارد، به این ترتیب که راوی مدام بین راوی دانای کل، سوم شخص محدود به ذهن لورانس و اول شخص (لورانس) تغییر جهت می دهد.

چیزی که من از آن به عنوان تخطی در روایت یاد می کنم توسط یوسا با همدلی، نگارشی تجربی فرض شده است. از یکی از پاورقی های مترجم (ص179)، می توان حدس زد که وی روایات اول شخص را از زبان خود سیمون دوبوآر دانسته، با چنین ایده ای از مترجم باید اثر را فرا داستان که زیر مجموعه ی پست مدرن است دانست و در آثار پست مدرن تخطی از روایت به جای عیب، مزیت تلقی می شود. البته پر واضح است که اگر چنین ایده ای از جانب مترجم مطرح بوده باشد، اشتباه است، زیرا هیچ جایی از کتاب اسمی یا کدی وجود ندارد که بفهمیم "من راوی" خود دوبوآر است، از طرف دیگر در جاهای بسیاری می توان حتم کرد که "من راوی" لورانس است:

ژان شارل ترغیبم کرد که به این سفر بروم، شوهرم عقیده داشت که اگر من نباشم، آنها راحت تر می توانند با هم ارتباط برقرار کنند. (ص180)

راوی دانای کل داستان، قضاوتگر هم هست که این نوع روایت هم امروزه ضعف محسوب می شود:

«لحنش خودپسندانه شده است، دهانش را غنچه می کند و لبخندی وقیح روی لبهایش می نشیند.»(ص55)



رمان تصاویر زیبا، رمانی است که اگر چه در زمره ی رمانهای ادبیات متعهد جای دارد، اما در عین حال راحت خوان و ساده فهم است. این رمان توسط انتشارات هاشمی به چاپ رسیده است.