در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نیلوفر دلجو | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:44:59
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
لطفا اجراهای خوب را برای دیدن معرفی کنید
یه سری از نمایش ها رو خود تیوال توصیه می کنه م تونید از بین اونا انتخاب کنید
۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۳
خشکسالی و دروغ...دن کامیلو...تانگوی تخم مرغ...آنتراک بی آنتراک...دو لیتر در دو لیتر صلح... و... کلا این روزا ترافیک کارای خوبه...اینا که نام بردم مخاطبین گسترده تری دارن اما کارای خوب دیگه هم هست
۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۳
بر عکس خانم مودتی من فکر می کنم این برچسب تیوال یه کم منو دو دل می کنه :)
من پیشنهاد می کنم اول از همه به سراغ نمایش هایی برید که روز های آخرشون رو سپری می کنن به خصوص خرمگس، هم هوایی و سیاها. با محمدرضا هم کاملا موافقم که این روز ها بد جوری ترافیک کار های خوب هست. دن کامیلو و دو لیتر در دو لیتر صلح هم کاملا توصیه میشه.
۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تا حالا کسی رو کشتی؟!!!!
زن ها بوی سرب می دهند کاری بسیار متفاوت، در حین رئال بودن و تک پرسوناژی آن است که در هنگام اجرا بسیار سعی شده تا ارتباطی منطقی بین بینندگان و بازیگر برای وارد کردن تماشاگران به موضوع اصلی که محوریت دفاع مقدس است ایجاد گردد . درست است که فضا، فضای جنگ است ولی بیشترین تلاش برای انتقال فضای مردم شناسی ان دوره و نشان دادن احساسات دخترانه ای نسبت به فضای پیرامونی است.
خارج از نمایشنامه ی موفق این اثر باید تجلیل فراوان از بازیگری این کار شود که توانسته بود لیلایی واقعی باشد و همچنین کارگردانی، که هیچ کاری بدون توانا بودن کارگردانش موفق نمی گردد. به دوستان پیشنهاد می کنم اگر عاشق تئاتر هستند این کار را از دست ندهند و وقت و پول خود را برای آثاری که محدود به اسامی خاص شده اند تلف نکنند.
خرد تا به زنان میرسد ، نامش مکر می شود و مکر تا به مردان میرسد نام عقل می گیرد .
درخواستِ توجه , به زنان میرسد ، نامش حسادت می شود و حسادت تا به مردان میرسد ، می شود غیرت .
شب هزار و یکم - بهرام بیضایی
سلام به همه ی یاران قدیم و جدید دیوار


و
درود به نیلوفر عزیز به خاطر این انتخاب زیبا
۱۷ دی ۱۳۹۱
لطف توست نیلوفر عزیزم.. همدیواریه خوب

چقدر خوب که اینجا دوباره هست!

۱۸ دی ۱۳۹۱
پشمامم ینی زنا بدن مردا خوبن؟
یا چی؟
این چرا همچینهههه
۱۵ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تصاویر زیبا - سیمون دوبوآر

((سینه ریزی را به گردن لورانس می آویزد: «خوشت می آید؟»

جواهری دلفریب و درخشنده، با طرحی ساده اما بی نهایت گرانقیمت.

زن در خود فرو می رود. اگر امروز صبح مشاجره نکرده بودیم محال بود ژان شارل چنین هدیه ای برایم بخرد. در واقع این یک غرامت است. یک عمل نمادین، یک محبت بدلی. جای خالی چه چیزی را می خواهد پر کند؟ چیزی که دیگر وجود ندارد؟ پیوندی صمیمی و گرم که باعث می شود نیاز به هیچ هدیه ... دیدن ادامه ›› ای نباشد؟))



رمان تصاویر زیبا اثر سیمون دوبوآر، داستان زندگی زنی به نام لورانس است که بر اساس قوانین اجتماع، جوری می زید که با کیستی واقعی اش تطابق ندارد. او نمی داند برای طغیان علیه زندگی ای که او را با خودش غریبه کرده است چه باید بکند. معشوق می گیرد اما دیری نمی پاید که می فهمد شوهرش و معشوقش به یک میزان خوب هستند و این چیزی که او را چون خوابگردی در دنیا سرگردان ساخته چیز دیگری است. در پایان کتاب لورانس تصمیم می گیرد که فرزندانش را به گونه ای متفاوت با اصول قراردادی محیطش تربیت کند، آخرین جملات کتاب حس تلخی را به ذهن متبادر می سازند:



((لورانس موهایش را برس می کشد، کمی آرایش می کند. در حالی که به تصویرش در آینه که رنگ پریده و گرفته و خسته است خیره شده است در دل می گوید: دیگر از من گذشته، ولی بچه ها نباید شانس شان را از دست بدهد. چه شانسی؟ حتی خودش هم نمی داند.))



این حس تلخ از اینجا نشات می گیرد که لورانس علی رغم تمام تجربه ها و این در آن در زدنهایش نمی داند فاصله گرفتن از خویشتن حقیقی خویش است که او را ملول ساخته، او می داند که خوشبخت نیست و خوشبخت زندگی نکرده و می خواهد از تکرار سرنوشت خودش برای بچه هایش جلوگیری کند، می داند که باید طغیان کند اما قسمت تلخ ماجرا اینجاست که نمی داند چگونه، نمی داند که باید خودش باشد و به فرزندانش هم همین را یاد دهد.



تصاویر زیبا یک عکاسی از جامعه است، مجموعه ای است از تصاویر زیبا، ولی تلخ. تصویر سینه ریز درخشنده و گرانقیمت که با دستان ژان شارل بر گردن لورانس آویخته می شود، اگرچه تصویری زیباست ولی تلخی محبتی بدلی و فقدان صمیمیتی واقعی و گرم را به رخ می کشاند.



این رمان علی رغم داشتن قلمی گیرا و ایجازی دوست داشتنی، تخطی های زیادی از خط روایت دارد، به این ترتیب که راوی مدام بین راوی دانای کل، سوم شخص محدود به ذهن لورانس و اول شخص (لورانس) تغییر جهت می دهد.

چیزی که من از آن به عنوان تخطی در روایت یاد می کنم توسط یوسا با همدلی، نگارشی تجربی فرض شده است. از یکی از پاورقی های مترجم (ص179)، می توان حدس زد که وی روایات اول شخص را از زبان خود سیمون دوبوآر دانسته، با چنین ایده ای از مترجم باید اثر را فرا داستان که زیر مجموعه ی پست مدرن است دانست و در آثار پست مدرن تخطی از روایت به جای عیب، مزیت تلقی می شود. البته پر واضح است که اگر چنین ایده ای از جانب مترجم مطرح بوده باشد، اشتباه است، زیرا هیچ جایی از کتاب اسمی یا کدی وجود ندارد که بفهمیم "من راوی" خود دوبوآر است، از طرف دیگر در جاهای بسیاری می توان حتم کرد که "من راوی" لورانس است:

ژان شارل ترغیبم کرد که به این سفر بروم، شوهرم عقیده داشت که اگر من نباشم، آنها راحت تر می توانند با هم ارتباط برقرار کنند. (ص180)

راوی دانای کل داستان، قضاوتگر هم هست که این نوع روایت هم امروزه ضعف محسوب می شود:

«لحنش خودپسندانه شده است، دهانش را غنچه می کند و لبخندی وقیح روی لبهایش می نشیند.»(ص55)



رمان تصاویر زیبا، رمانی است که اگر چه در زمره ی رمانهای ادبیات متعهد جای دارد، اما در عین حال راحت خوان و ساده فهم است. این رمان توسط انتشارات هاشمی به چاپ رسیده است.
با گریه به دنیا می آیی اما چنان زندگی کن که با خنده از دنیا بروی .


از: سرنگ
اینگونــه زندگــی کنیـم :
سـاده امّا زیبــا
مصمـم امّا بی خیـال
متواضـع امّا سربلنـد
مهربـان امّا جـدی
سبـز امّا بی ریـا
عــاشق امّا عــاقل


از: ...
عاشق اما عاقل
سخت است ...
۰۱ خرداد ۱۳۹۱
آفرین نیلوفر جان
۰۱ خرداد ۱۳۹۱
اینا چیزایی که همیشه خواهرم توی نصیحت های خواهرانش به من میگه.
مرسی
۰۱ خرداد ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تماشاخانه ایرانشهر قبلا این کار را برای چند تئاتر کرد که من دو تا از کار ها را خریدم. ولی اشتباه کردم چون انقدر کیفیت فیلم برداری و ضبط پایین بود که احساس کردم پولم را دور ریخته ام. باید صدای تلویزیون را انقدر بالا می بردم که بتوانم بشنوم. که امیدوارم این کار مثل آن کار نشود. پیشنهاد بعدی این است که حداکثر قیمت 2500 تومان باشد نه 4000 تومان. بلاخره باید فرقی بین اجرا زنده و اجرای اینطوری باشد. اگر باز با قیمت 4000 تومان عرضه شود من حاضرم 10000 تومان بدهم و اجرا را زنده ببینم.
ولی هفته قبل من چند تافیلم نمایش از کافه تریای تاتر شهر گرفتم کیفیت خوبی داشتند.
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۱
سلاافرین نیلوفر گل گفتی..از این جملت خیلی خوشم اومد(این کار مثل ان کار نشود)مرسی
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۱
بعضی از تئاتر ها که فیلمشون در اختیار هست خوب قبلا فیلم برداری شده و آن زمان کیفیت ها پاعین بوده و با توجه به این که زمان رو نمیشه به عقب برد پس همین کار ها رو اگر با دقت و علاقه نگاه کنید متوجه انرژی و عشق خالص در اون زمان می شوید و کیفیت و صدای کم و ...کمتر اذیت خواهد کرد وقتی معنا و حس به اندازه کافی وجود داشته باشه
۰۷ شهریور ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سجاد افشاریان معمولا کارهای خوبی رو به اجرا میبره. فکر می کنم این کار هم باید خوب باشه.
این خانه قشنگ است ولی خانه ی من نیست/این خاک چه زیباست ولی خاک وطن نیست
آن دختـــــر چشـم آبــی گیســوی طلایی/طنــــــــاز سیه چشــم چو معشوقه ی من نیست
آن کشــــــور نو آن وطـــن دانـــش و صنعت/هـــــرگـز به دل انگیـــــزی ایـران کــــهن نیست
در مشـهد و یزد و قم و سمنان و لـرستان/لـطفی است که در کـلگری و نیس و پــکن نیست
در دامـن بــــحر خــزر و ســاحل گیــــلان/موجـی است کـه در ســاحل دریـــای عــدن نیست
در پیـــــکر گـــل های دلاویز شـــــمیران/عطـــری است که در نافــــه ی آهـــوی خــتن نیست
آواره ام و خسته و ســـرگشته و حیران/هـــرجا کـــه روم هیـچ کـــجا خــــانه ی مـــن نیست
آوارگــی و خــانه به دوشـی چه بلایی است/دردی است که همتاش در این دیر کهن نیست
مـن بـهر کــه خوانـــم غزل سـعدی و حـافظ/در شـهر غریبی ... دیدن ادامه ›› کـــه در او فــهم ســخن نیست
هرکــس کــه زند طعنه به ایـرانی و ایـران/بی شبهه کــه مغزش به سـر و روح به تـن نیست
پاریـــس قـشـنگ اســت ولـــی نیســت چـو تـهران/لــندن بــه دلاویـزی شیــراز کــهن نیست
هـــر چــند که سـرســبز بــود دامــنه ی آلــپ/چــون دامــن البـرز پــر از چـین و شـکن نیست
ایــن کـــوه بـلـند اسـت ولـی نیست دمــاوند/ایــن رود چــه زیـباســت ولـی رود تـجـن نیست
این شهر عظیم است ولی شهر غریب است/این خانه قشنگ است ولی خانه ی من نیست

از: دکتر خسرو فرشید ورد
خسرو فرشیدورد (۱۳۰۸-۱۳۸۸) استاد زبان و ادبیات فارسی و دارای دیدگاه‌های ویژه در عرصۀ دستور زبان بود.
سپاس از انتخاب زیبایت بانو دلجو
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۱
مرگا به من که با پر ِ طاووس ِ عالمی
یک موی گربه ی وطنم را عوض کنم
مرسی
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۱
خیلی زیبا بود..
ممنون از انتخاب خوبت..:)
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چیزی که نمایش را منحصر به فرد می کرد کار مهدی امین لاری بود. استفاده از آواز و موزیک کار را جالب کرده بود. کاره آقای صفری نژاد هم خوب بود. به ما گفتند ایشون بهترین فرد در ایران هستند که کار پانتومیم انجام می دهند ولی در بعضی قسمت ها حرکات را خوب انجام نمیدادند یا به اصطلاح حرکات نرم نبود و سفت و زمخت بود. شاید دلیلش نبود فضای مناسب باشد که بازیگر بتواند کار خود را به خوبی انجام دهد.در خیلی از قسمت ها هم طراحی حرکات خوب و مناسب اون قسمت بود و بسیار خوب اجرا میشد. کاره آقای پذیره هم بد نبود. در کل نمایش جالبی بود که ارزش دیدن را داشت. از تمام کسانی که برای این نمایش زحمت کشیده اند تشکر می کنم.
من 3 روز پیش این تئاتر زیبا را دیدم این تئاتر درباره ی 5 زن است که در اتوبوس تهران-جاجرود کنار هم قرار می گیرند. هر کدام بر خاسته از یک قشر و دارای 5 فکر و نگرش متفاوت هستند. شخصیت پردازی و دیالوگ ها برای من خیلی جالب بود. بازی ها بسیار زیبا بودند. لباس های بر تن شخصیت ها بسیار مناسب بود. کارگردانی هم خیلی خوب بود.
این کار واقعا عالی بود و بسیار لذت بردم. چیزی که برای من جالب بود این بود که کارگردان یه سری تکه های جالب به کار اضافه کرده بود که متن نمایش خسته کننده نباشد. نمایشنامه که فوق الهاده بود معلوم بود آقای آذرنگ معنی جنگ را با تمام وجود درک کرده و بعد این آثر را نوشته. بازی ها بسیار زیبا بودند. طراحی لباس و صحنه برای این کار خیلی مطابقت با موضوع داشت و ...
از تمام عوامل این کار برای این نمایش فوق العاده تشکر می کنم.
آیا این کار هم مثل تئاتر های محیطی دیگر با تخفیف کارت دانشجویی بهش تعلق می گیرد؟
نمی دونم چرا تخفیف ویژه ی این نمایش انقدر زود پر شد؟!
من دیشب این کار را دیدم و قبل از دیدن این کار فکر نمی کردم 180 دقیقه باشد حالا 180 دقیقه هیچی کار با تاخیر پخش شد و مدت استراحت میانش هم بیش از 10 دقیقه بود کار ساعت ده و پنجاه دقیقه تمام شد. حالا اگر این بی نظمی ها برای کار های 1 ساعته بود آدم می گفت ایراد نداره ولی برای کار 180 دقیقه ای موضوع فرق می کند. من هیچ موقع دوست ندارم با نقد منفی کار عوامل را خراب کنم ولی کار خیلی طولانی و خسته کننده بود به طوری که زحمات بقیه را هم هدر می داد متاسفانه توی کشور ما قبل از این که به کیفیت توجه بشه به کمیت توجه میشه. من نقد های تمام کسانی که کار را دیده بودند خوانده بودم قبل از دیدن این کار برای همین به تماشای این کار رفتم ولی آیا کسانی از بازیگری این کار مخصوصا رویا نونهالی تعریف کرده بودند بازی حمید رضا آذرنگ را توی کسوف دیده اند؟( نمی خوهم کار های خارجی مثل پاندورا و لئو و ... را وسط بیارم) البته تقصیر آنان نیست موقعی که تماشاگر کار خوب ندیده باشد این اتفاق هم می افتد. کار شروع خوبی داشت ولی پایان آن مرا یاد فیلم های هندی انداخت. بهتره کارگردانان بدانند که همان طور که شروع مهمه پایان هم مهمه. دیالوگ ها بسیار خوب بود به طوری که آدم را به آن زمان می برد.نور پردازی و طراحی صحنه و طراحی لباس و گریم و موسیقی هم خوب بود. ولی فقط خوب بود نه بیشتر. بازیگری هم خوب بود بازی رویا نونهالی بهتر بود ولی این بازی بود که رویا نونهالی در بقیه کار هایش هم داشت(یکجور). بازیگر باید حرف های متفاوت و بازی های متفاوتی داشته باشد. در کل بد نبود.
پیمان یاحقی این را خواند
نیلوفر دلجو این را دوست دارد
من فکر کنم شما سریعا بعد از دیدن این نمایش و آن عصبانبت و خستکی که به خاطر طولانی بودن و تاخیرهای بیمورد صورت گرفته است این نقد را نوشته اید و تاثیر این موارد در سطر سطر نوشته شما مشهود است .چند نکته:اول آنکه بهتر است به نقد دوستان دیگر احترام بگذارید و به خاطر این که این تاتر مورد نظر شما نبوده بقیه را متهم به کلا تاتر خوب ندیدن نکنید .
دوم آنکه هیچ گاه یک تاتر را با تاتر دیگر با موضوع متفاوت و شرایط و ... گوناگون مقایسه نکنید . شما میفرمایید دوستانی که بازی خانم نونهالی را دوست داشته اند اشتباه میکنند چون بازی آقای آذرنگ را در کسوف ندیده اند . خود لحظه ای به این کلام خود دقت کنید آیا خنده دار نیست؟ و سوم آنکه خواهش میکنم تمامی دوستان هر نقدی مینویسند چند ساعت و حتی یک روز پس از دیدن نمایش بنویسند تا جو اثر (چه خوب و چه بد )روی نقد شما اثر نگذارد. با سپاس
۲۶ اسفند ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من منتظر بودن امتحاناتم تمام بشه و بعد بیام این نمایش رو ببینم واقعا حیف اگه نتونم ببینم
نیلوفر دلجو (niloofar)
درباره نمایش هفت i
من این نمایش را دیدم و البته نمایش های قبلی ایشان را دیده بودم به نظرم من سطح این نمایش نسبت به نمایش های قبلی پایین بود. شاید دلیلش این باشه که خود آقای خاسب بازی نکرده بود و دلیل خوب بودن نمایش های قبلی این بوده باشه که خودشان بازی معرکه ای دارند و و تماشاگر را از اول تا آخر نمایش با بازیشان تحت تاثیر قرار می دهند. من قبل از ورود به سالن انتظار یه کار عالی مثل کارهای پیش را داشتم.البته من روز دوم اجرا نمایش را دیدم احتمالا روز های بعدی بهتر می شود.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بازیگران این نمایش چه کسانی هستند؟
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نیلوفر دلجو (niloofar)
درباره نمایش هفت i
بازیگران این نمایش چه کسانی هستند؟ آیا این نمایش بازیگر ندارد؟
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مدت نمایش چقدره؟
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید