اولش که به دنیا میایی چهار تا توپ میدن دستت میگن پرت کن
توام از دنیا بی خبر همشونو پرت می کنی، میخندنی و پرت میکنی
بعد یهو به خودت میای می بینی که کل عمرت گذشته و همش دنبال پس گرفتن همون چهار تا دونه توپ بودی، زندگی مگه همین نیست؟
اینکه یه عمر سگ دو بزنیم دنبال اون اصلیه
دنبال اون واقعیه
دنبال اونی که از اول برای تو بوده
همونکه برای تو کنار گذاشتن، ریدن برات
زندگی مثل یه قمار بزرگه
هرقدر بیشتر بذاری وسط
بیشتر گذاشتی وسط
همین
برشی از نمایشنامه جایزه