بین ما دیواریست
سدِ راهِ من است و تو، پشت به آن
من اینجا در سرمای نبودنت...
و تو
آنطرف شال میبافی
برای مردی که من نیستم
تو عطر یاس تنفس میکنی و یأس مرا میبلعد.
هفته با تو بهسان لحظه بود و
حال لحظهها بیتو بهسان سال...
آری! رفتنت در اختیار توست، همانگونه که آمدنت
و تو شال میبافی
برای مردی که من نیستم...