امشب و در اولین شب نمایش رفتم اونو دیدم تا نگن ندیده نقد می کنه (هنوزم نمی تونم باور کنم که رفتم). واقعا فقط منتظرم ببینم دوست دارای چرمشیر چجوری می خوان از این یکی دفاع کنن ؟!؟! کیفیت نثر ایشون دقیقا شبیه وبلاگ نویسی های یه دختر یا پسر 17 18 ساله ست. رضا حداد برای اجرای نمایشنامه (اصلا نمایشنامه ای درکار بوده جدی ؟!؟!) زحمت زیادی کشیده، اما اتکای کامل به فرم فقط می تونه 15 دقیقه یه نمایش رو سر پا نگه داره. به قول یه دوستی تئاتر جفنگ (ابسورد) نوشتن با جفنگ نوشتن کلی فرق داره. ماشالله اینقدرم متن ... بود که میشه همه جوره طبقه بندیش کرد: ابسورد، اکسپریمنتال، آوانگارد، معنا گریز، مرکزگریز، پاپ ارت، پرفرمنس آرت و ... . ...................................................................................................... تا کی می خوایم ناتوانی در داستان گویی مون رو با روی آوردن به ضد داستانگویی نوشتن افراطی بپوشونیم. با وجود تمام احترامی که برای حداد و زحمت گروه قایلم و با در نظر گرفتن 5 دقیقه خوب اول نمایش (اونم به خاطر حداد): .... بیش نبود
به قول انگلیسی ها: اگه یه بار سرم کلاه گذاشتی، وای بر تو، اگه دوبار شد وای بر من، اگه سه بار شد وای بر هر دو مون. (نقطه ها رو با توجه به تذکر رئیس در جای جملات نامناسب گذاشتم)