در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال عطا صادقی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:50:41
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اول این‌که من نمی‌توانم متوجه شوم چرا امتیاز این نمایش این‌قدر پایین است. این بهترین تئاتری است که من در یک سال اخیر دیده‌‌ام. متن خوب، کارگردانی خوب و بازی‌های عالی.

نمایش‌نامه در واقع اقتباس وفادارانه‌ای است از نمایش‌نامه‌ی Tape استفن بلبر که سال‌ها پیش ریچارد لینک‌لی‌تر؛ کارگردان سه‌گانه‌ی درخشان «پیش از طلوع»، «پیش از غروب» و «پیش از نیمه‌شب»، فیلمی با همین نام هم از روی آن ساخته است که از قضا این اجرا نگاهی هم به آن فیلم داشته است. (برای مثال قوطی آبجوهایی که در هر دو اثر نوشیده می‌شوند، شبیه هم است.)

داستان نمایش را لو نمی‌دهم اما موضوع آن عمیق، تاثیرگذار و در بعضی. لحظات میخ‌کوب‌کننده است. کارگردانی و میزانسن‌ها خوب و بازی‌ها بهتر از خوب است. بازی گاهی اغراق‌شده‌ی آقای پیرزاده به خوبی در این نمایش کنترل شده و ستاره پسیانی عالی است و روی صحنه می‌درخشد.

تنها نکته‌ای که گاهی ارتباط تماشاگر را با اثر دچار گسست می‌کند، استفاده از میکروفون‌های HF است که دچار نویز می‌شوند و شاید بهتر است گروه ... دیدن ادامه ›› اجرایی از تماشاگران بخواهند که گوشی‌های خود را به‌جای بی‌صدا کردن، خاموش کنند.

پیش‌نهاد می‌کنم اگر امسال می‌خواهید ده تئاتر ببینید، یکی از آن‌ها همین نمایش باشد و اگر فقط قرار است یک تئاتر ببینید، باز هم تماشای این نمایش را انتخاب کنید چون بعید می‌دانم تا آخر سال نمایشی با این کیفیت روی صحنه برود..
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کارهای کورش سلیمانی را سال‌هاست دنبال می‌کنم و به عنوان یک مخاطب جدی تئاتر از او تشکر می‌کنم که در این دوره و زمانه‌ی سخت، تلاش می‌کند تئاتر را به معنای درست آن روی صحنه ببرد و این بسیار ارزشمند است.

اجرای این نمایش‌نامه کار سختی است چون به‌خاطر نوع روایت و پیش‌روی قصه، به‌راحتی ممکن است به اصطلاح ریتم کار بیفتد اما بازی‌های خیلی خوب هر سه بازیگر و کارگردانی درست جلوی این اتفاق را گرفته و تماشاگر تا لحظه‌ی آخر کار را با اشتیاق دنبال می‌کند. (بر خلاف دو تا از نمایش‌های قبلی آقای سلیمانی یعنی چشم عمومی شفر و سکوت سفید استوپارد که در هر دوی آن‌ها قصه آن‌قدر جذاب بود که تماشاگر را نگه می‌داشت.)


متن نمایش هم، به‌خصوص اگر اهل تئاتر باشید، بسیار جذاب است. قصه‌ی نویسنده‌ای که هیچ اثری او چاپ نشده و یک بازیگر درجه‌ی چندم تئاتر و آرزوها و حسرت‌های‌شان و حتا کینه‌هایی که در سی سال دوستی از هم به دل گرفته‌اند.

خلاصه این‌که اگر دنبال دیدن یک نمایش درست و حسابی هستید، «توافق‌نامه» انتخاب بسیار خوبی است.
درود بر شما تماشاگر وفادار و قدیمی ... خداروشکر همچنان از دیدن نمایش های ما رضایت دارید ... پاینده باشید و در پناه خدا 🙏🏻🔆
۶ روز پیش، پنجشنبه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
برای اون‌هایی که می‌خوان بدونن: نمایش «مثلث» (MASLES) کار خلاقانه‌ی بامزه‌ی کوتاهیه با ارجاعاتی به مکبث و هملت شکسپیر. تماشاش رو پیش‌نهاد می‌کنم.
سپاس از محبتتون .خوشحال میشیم به نمایش نیز در وبسایت امتیاز مورد نظرتون رو بدید متشکرم .🙏🌹
۲۱ اردیبهشت
سوزان
مثلث مجددا ۵ 🦋
شما جزو مخاطبان درجه یک مثلث هستین 🌹
۲۱ اردیبهشت
مهدی غلامی
شما جزو مخاطبان درجه یک مثلث هستین 🌹
عزیزید 🍀🌹
۲۱ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایشی که در اون فرم بر محتوا چیرگی داره. داستان سرراستی نداره و به نوعی گسترش سه خواهر چخوفه با دغدغه‌های امروزی. به دلیل همین نداشتن قصه ممکنه برای تماشاگر خسته‌کننده باشه. ایده‌های جالبی داره اما شلوغ‌کاری‌هاش هم زیاده. تصاویری که تو پس‌زمینه پخش می‌شه بیشتر از اون‌که کمک‌کننده باشه، تمرکزگیره.
خنداندن به چه قیمتی!؟

اواسط نمایش داشتم با خودم فکرمی‌کردم لابد بعد از این گیااریست که روی صحنه آمد، یک نفر هم می‌آید برای تقلید صدا و نفر بعدی هم ممکن است بیاید پشتک و وارو بزند!

واقعیت این است که وقتی قصه‌ی درستی برای تعریف نداری، وقتی قرار نیست درامی شکل بگیرد، ناچاری به زردترین شکل ممکن دست به هر ژانگولری بزنی که تماشاگر را نگه‌داری و چه دردناک که انگار سلیقه‌ی بخش بزرگی از تماشاگران هم همین است.

صدر رحمت به تئاتر آزاد که دست‌کم تکلیفش با خودش مشخص است، این‌جا شما با ملغمه‌ای سر و کار دارید که گاهی ادای روشن‌فکری هم از سر و رویش ... دیدن ادامه ›› می‌بارد. گزین‌گونه‌های فراوان و مونولوگ‌هایی بی‌دلیل.

آقای مولانیا شما سال‌هاست تئاتر کار می‌کنید، بازیگر نمایش‌های یعقوبی بوده‌اید، واقعن چرا؟

در آخر این‌که اگر تماشاگر حرفه‌ای تئاترید، به هیچ‌وجه به دیدن این نمایش نیایید چون بیش از هر چیز شرمنده‌ی خودتان می‌شوید اما اگر فقط و به هر بهانه‌ای می‌خواهید بخندید، صندلی‌های این سالن منتظر شماست.
عطای عزیز پیش از هر چیز ممنونیم که به مهمونی ما اومدین🙏🏻
از اینکه روایت و قصه‌ی ما خیلی باب میل‌تون نبوده ناراحت شدیم، ولی قطعا به نظرتون احترام می‌ذاریم و ممنونیم که برامون نوشتین.
به زودی مصاحبه‌ای از جواد مولانیا منتشر می‌کنیم که شاید خوندش خالی از لطف نباشه، چرایی اجرا کردن چنین اثری رو توضیح خواهد داد کارگردان و امیدواریم پاسخ سوال شما رو هم داده باشه. قطعا گفتمان و تعامل با کسانی که از این مهمونی خشنود نبودن اتفاقا برامون جالب هست و نظراتتون رو با جان و دل می‌خوانیم.❤️
۳۰ آذر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
توی همه‌ی سال‌هایی که تئاتر می‌بینم، خیلی کم اتفاق افتاده از سالن نمایش بیام بیرون و کار اگه خوب هم نباشه سعی می‌کنم تا پایان کار توی سالن بتشینم.

اما بعد ده دقیقه متاسفانه دیگه نتونستم به تماشای بقیه‌ی این اجرا (البته نمی‌دونم بشه اسمش رو تئاتر گذاشت یا نه) بنشینم و به جای عوامل کار دچار شرم نیابتی شدم و اومدم بیرون.

متن بی‌نهایت ضعیفه و تا جایی که من دیدم اعتراضیه به این‌که چرا مردم سرشون تو گوشی‌هاششونه و چرا محیط تئاتر سالم نیست و ...

از هر کدوم از گونه‌های تئاتر هم یه نمونه آورده بودن روی صحنه، از شمر تعزیه تا سیاه نمایش‌های سنتی آیینی ... دیدن ادامه ›› و عروسک گردان.

امتیاز بالای این نمایش باعث شد ما فریب بخوریم و به دیدن این نمایش بیاییم اما پیش‌نهاد می‌کنم شما این کار رو نکنید مگر این‌که چیزهایی گفتم رو دوست داشته باشید.
وقتی یه نویسنده و کارگردان در سال 1402 چهار یا پنج نمایش مختلف رو پشت سر هم روی صحنه می‌بره ، نه فرصت می‌کنه فکر کنه ، نه وقت می‌کنه زیاد تمرین کنه و دغدغه فقط روی صحنه بودنه . یه تئاتر خوب رو میشه یک سال اجرا برد ولی یه تئاتر ضعیف رو باید با چند تا اسم مختلف تو یک سال اجرا برد.
۰۱ آذر ۱۴۰۲
در تایید کامل سخنان ایشون و به عنوان شخصی که هنر خوانده و کار هنری می‌کند و تاتر نیز جزو علائق و دغدغه ها ی ویژه ی اوست این نظر را میدهم و هیچ غرض و مرضی در آن نیست و صرفا جهت آگاهی و روشن سازی دوستانیست که در تیم نمایش مذکور هستند و همچنین دوستانی که برای دیدن آن خواهند آمد. متاسفم که اینگونه می نویسم ولی چاره ای جز بیان واقعیت البته از دید خودم ندارم. این نمایش یکی از ضعیف ترین، بی برنامه ترین و بی هدف ترین نمایش هایی بود که دیده بودم از هر جهتی که بخواهیم درموردش صحبت کنیم! متاسفم که وقت و انرژی گذاشتم و به دیدن آن رفتم چون از دید من هجو مزخرف و بی سر و تهی بود که گرچه شاید سوژه ای مناسب با بازی کمی خوب بازیگران را داشت ولی چنان ناشیانه و بی حوصله و سرسری به آن پرداخته شده بود که به جای جلب و جذب مخاطب با توجه به سوژه ی اصلی نمایش که "دغدغه ی کم شدن بازیگران و بینندگان تاتر" بود به دلیل عوامل‌ مختلف من الجمله کرونا و موبایل و ... بیشتر توهین به بیننده ی هنردوست و دفع آنان تلقی می‌شد. از بی برنامگی سالن‌ و تعداد بسیار اندک بازدیدکنندگان که دیگر نمی‌گویم! واقعا به عنوان یک بیننده ی جدی تاتر از خودم برای دیدن چنین مزخرفی شرمنده شدم... باز هم عذرخواهی میکنم که چنین رک و شفاف صحبت کردم چون احساس میکنم اگر کسی قبل از من چنین نقدی کرده بود من چند ساعت از وقتم را برای دیدن این نمایش! هدر نمی‌دادم. با آرزوی موفقیت، بهبودی و بهروزی بیش از پیش هنر سرزمینمان.
۱۴ آذر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اگه نمایش‌نامه رو نخوندید یا اجرای قبلی این نمایش با کارگردانی اسماعیل‌کاشی و بازی‌های هوتن شکیبا و ستاره پسیانی رو ندیدید، تماشاش رو پیش‌نهاد می‌کنم.اما اگه اون اجرا رو دیدید به هیچ‌وجه.
سلام آقای صادقی ممنونیم که به تماشای ما نشستید 🌹
۲۵ آبان ۱۴۰۲
مرسی که گفتین
۲۵ آبان ۱۴۰۲
سلام ببخشید نمایش‌نامه‌ش رو چطور میتونم پیدا کنم؟
۲۶ آبان ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
واقعیت اینه که بخش نظرات تیوال، به‌خصوص امتیازهایی که به تئاترها داده می‌شه، دست‌کم برای من دیگه به هیچ‌وجه قابل استناد نیست و امیدوارم تیوال فکری به حالش کنه تا واقعی‌تر شه. برای مثال این نمایش یکی از تئاترهای حرفه‌ای و خوب امساله با شیوه‌ی اجرایی کمی متفاوت و بازی های درخشان و کارگردانی درست ولی امتیازی که گرفته خیلی کم‌تر از حقشه و از اون طرف نمایش‌هایی رو می‌بینیم با امتیازهای خیلی بالا که با هر معیاری حساب کنیم کارهای خوبی نیستن و مشخصه از یه عده خواسته شده برن برای کار نظر بنویسن و امتیاز بالا بدن.

به هر حال تشکر می‌کنم از گروه اجرایی برای این کار خوب. متن ایبسن متن سختی و تطبیقش با شرایط امروز خوب انجام شده. پیش از نمایش با توجه به این‌که نمایش‌نامه‌ی اصلی رو خونده بودم، نگران بودم کار کمی کند و حوصله‌سربر بشه که خوش‌بختانه با انتخاب این شیوه‌ی اجرایی این اتفاق نیفتاد.
شک نکنید برای تعدادی! از نمایش ها، درخواست میشه اطرافیان اکانت بسازن، نظر هایِ مثبت و امتیاز بدن.
۲۳ شهریور ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در مجموع نمایش خوبی بود با ارجاعات بسیاری به آثار آنتون چخوف. اواخر اجرای امشب کمی ریتم افتاد و یک مقداری هم به‌نظرم متن آشفته و بلاتکلیف بود. اما کارگردانی و بازی‌ها خیلی خوب و جلوتر از متنه.
یک تئاتر خیلی خوب. طراحی و کارگردانیش بی‌نظیر و یک سر و گردن از استاندارد طراحی در نمایش‌های ایرانی بالاتره.از نظر قاب‌بندی، طراحی صحنه، طراحی نور، میزانسن، کنترل تعداد زیادی بازیگر روی صحنه و کارگردانی خیلی خوبه. تئاتر ایرانی که به این خوبی طراحی‌شده کم‌تر دیده‌م. در حد کارهای خوب علی رفیعی و مفیستوی مسعود رایگان. به معنای واقعی کلمه حظ بصر بردم.
نمایش به روشنی نسخه‌ی بدلی است از "این یک پیپ نیست" مساوات که البته شنیده شده خود آن کار هم کپی یک تئاتر آلمانی بوده است. با ارجاعاتی به کرگدن یونسکو و در انتظار گودوی بکت. با احترام به گروه اجرایی برای من این نمایش یک تئاتر کپی، ادایی و گنده‌گو بود که بیش از این‌که محتوای درخوری داشته باشد در تلاش بود با ساخت یک فضای مرموز مخاطب را مرعوب کند.
با توجه به شیوه‌ی نمایش‌نامه‌نویسی شپارد، اجراکردن نمایش‌نامه‌های سم شپارد کار آسانی نیست و خدای جهنم هم مثل چند اثر دیگر ترجمه‌شده‌ی او به فارسی شامل همین ویژگی است. البته این بار داستان سرراست‌تر شروع می‌شود و در ادامه است که سوال‌های اساسی شپارد شروع می‌شود و تماشاگر را به فکر می‌اندازد و حتا آزار می‌دهد. خدایِ‌دوزخ اثری انتقادی و گزنده است که شپارد آن را در واکنش به سیاست‌های دست‌راستی دولت آمریکا پس از یازده سپتامبر نوشته تا به گفته‌ی خودش به فاشیسمِ حزب جمهوری‌خواه تو دهنی‌ بزند.

با این همه گروه اجرایی به معنای واقعی کلمه از پس متن شپارد برآمده است. بازی‌های بسیار خوب هر چهار بازیگر و کارگردانی درست اثر نشان‌دهنده‌ی این است که گروه اجرایی روح اثر را دریافته است و شک ندارم که برای این اجرا زحمت زیادی کشیده شده است. در زمانه‌ای که شاهد هستیم برخی نمایش‌ها سرسری و شلخته روی صحنه می‌روند و برای تماشاگر احترامی قائل نیستند، خوش‌حالم که هنوز می‌شود به تماشای کارهایی حرفه‌ای مثل این نمایش نشست. اگر تماشاگر جدی تئاتر هستید، تماشای این نمایش را از دست ندهید.
نمایش‌نامه‌ی نیل سایمون که البته با تغییراتی روی صحنه است اون‌قدر خوب است که راضی از سالن بیایید بیرون. در مجموع هم اجرای قابل‌قبولی بود و به گمان با گذشت چند اجرای دیگر کار بیشتر جا بیفتد. (من اجرای دوم رو دیدم.)
ممنون از نظرتون🙏🙏
۱۱ خرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
عجب تئاتر خوبی بود «کابوس‌های آن‌که نمی‌میرد» بعد از مدت‌ها یک نمایش درخشان و درست‌حسابی دیدم با موضوعی که نیاز امروز جامعه است. گذری بر برهه‌های مهمی از تاریخ این مملکت استبداد زده با محوریت زندگی علی‌اکبر دهخدا. تماشای این تئاتر را به هیچ‌وجه از دست ندهید.
آنتی‌پُد را شاید بتوان بیش‌تر یک‌ نمایش فلسفی دانست تا تئاتری قصه‌محور، کار البته بی‌داستان نیست. تصور کنید کف خانه‌تان را بکنید و بکنید تا به آن‌سوی کره‌ی زمین برسید و متوجه شوید از قضا آن‌جا نیز یکی زندگی می‌کند و با او وارد گفتگو شوید.

آنتی‌پُد به بهانه‌ی این گفتگو به رابطه‌ی انسان با خدا در این عصر مدرن می‌پردازد و در آخر نمایش می‌بینیم که شخصیت اصلی نمایش با خدا مار و پله بازی می‌کند! آنتی‌پد نمایشی است که اگر دغدغه‌ی مذهب داشته باشید، به احتمال زیاد شما را با پرسش‌هایی مواجه می‌کند.


جدای از موضوع نمایش، کار خوب کارگردانی شده و بازی‌های دو شخصیت مرد اصلی نمایش خوب است. تماشاخانه‌ی شانو را هم تا به امروز نرفته بودم که باید بگویم سالنن خوب و خنکی است.
دیشب بلیط داشتم با کلی استرس ساعت 7:02 دقیقه رسیدم در نمایشخانه "دا"!!
نمیدونم چرا رفتم اونجا
دوست دارم ببینمش اگر فرصت بشه
۱۴ تیر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
قصه‌ی نمایش را در دو خط می‌توان تعریف کرد: مردی که بعد از مرگ پدربزرگش ترس از دست‌دادن سایر عزیزانش از جمله زنش را دارد و مدام به مردن یا به ... دیدن ادامه ›› قتل‌رسیدن‌شان فکر می‌کند و زنی که عاشق قبلیش مرده و زن که او را در آن زمان نخواسته بوده حالا گه‌گاه به او و لحظه‌ی مردنش فکر می‌کند.

همین! بیش‌تر از یک ساعت شما فقط همین را روی صحنه می‌بینید! باقی مدام تکرار است و تکرار: این جا اتاق کار منه، این‌جا یه میزه، این‌جا یه مبله و ...
دیالوگ‌هایی که بارها و بارها می‌شنویم بدون این‌که ضرورتی داشته باشد و بدانیم چرا.

با احترام به آقای احسان گودرزی و همین‌طور خانم خاطره حکیمی، تیاتر قصه می‌خواهد. بدون یک قصه‌ی درست شما نمی‌توانید تماشاگر را هم‌راه کنید. واقعی بودن ماجرای نمایش هم کمکی به آن نمی‌کند چون در اصل درامی روی صحنه شکل نمی‌گیرد.

به امید دیدن نمایشی مثل تیاتر درخشان مثل شلوار جین آبی به تماشای کار آمدم و متاسفانه ناامید برگشتم.
با احترام به تلاش گروه اجرایی، این حجم از اتفاقات مناسب برای یک فصل یک سریاله نه یک نمایش نود دقیقه‌ای. کار تا میانه بسیار خوب بود اما شدت و کثرت اتفاقات باعث می‌شد باورناپذیر شه.
چقدر استادانه یک سریال رو در هشتاد و چهار دقیقه به تصویر کشیده بودند
۲۷ فروردین ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ژپتو نمایشی است که به تماشاگر احترام می‌گذارد نمایشی که مشخص است برای آن زحمت کشیده شده و حاصل تمرین‌های فراوان است. اگر از کارهای متکی به فرم لذت می‌برید، این نمایش را دوست خواهید داشت اما اگر در تئاتر دنبال قصه می‌گردید، چیز زیادی دست‌تان را نخواهد گرفت‌.
بهترین نمایشی بود که امسال دیدم.
ربطی به مسکوب داره؟
خیر جناب صادقی، فقط به لحاظ تماتیک شاید حس نزدیکی ایجاد کنه، اینجا با روایت چندسال زندگی شخصیت‌های نمایش مواجهیم. در حقیقت نام اجرا از کتابِ جنابِ مسکوب قرض گرفته شده.
۰۶ دی ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید