در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | آبان دخت درباره نمایش عامدانه، عاشقانه، قاتلانه...: از تماشای نمایش که به خانه برگشتم پسر دوساله ام طوری خودش را در آغوشم
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 04:33:35
از تماشای نمایش که به خانه برگشتم پسر دوساله ام طوری خودش را در آغوشم انداخت که گویی روزهاست ازهم دور بوده ایم بی اختیار اشکهایم جاری شد... اشکهایی به خاطر کودکان آن سه زن و تمام زنهایی که کودکان بی گناهشان به هر دلیلی از مهر مادری بی نصیب میمانندکه بدون شک هیچ چیز نمیتواند جبرانش را بکند... همیشه در هر شرایطی اولین ومهمترین چیز برایم بچه ها بوده اند و بچه ها....
در طول نمایش شاید کودکی روی صحنه نبود اما حضور داشت، من چشم انتظاری کودکان نسرین راحس کردم و مروارید که دیگر هیچکس برای درمانش خودش را به هر دری نخواهد زد،من سنگینی نگاه پرسشگرانه محدثه را میدیدم و هشت سال بهانه گیریهای علی کوچولو را....و کودک ژاله که عشق او را کشت...
کاش هیچ مادری از بوییدن عطر تن کودکش دور نمیماند...
ساناز بیان عزیز ممنون که بچه ها را دیده بودی.
آبان دخت عزیز
بعد از اون همه اشتیاق که برای دیدن این اجرا داشتید واقعا خوشحالم که تماشای اون براتون حاصل شد...
در کل نمایش رو چطور دیدید؟
۱۶ آبان ۱۳۹۲
شما مادر فوق العاده ای هستی. خوش به حال پسرتون

بیایید برای همه ی مادران و فرزندانی که از هم دور افتاده اند دعا کنیم تا دوباره در کنار هم باشند. واقعا دوری فرزند از مادر مانند دوری هر عاشقی از معشوقش دردی بزرگ است.
۱۶ آبان ۱۳۹۲
ممنونم دوست گرامی
الهی آمین
۱۷ آبان ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید