حس جالبی بود، اینکه خودم رو در اون سوی صحنه حس می کردم، نه این سوی صحنه؛ اینکه خودم رو در متن نمایش حاضر می دیدم. این نمایش نبود بلکه زندگی من بود، زندگی تو، زندگی همه کسانی که توی فضای این جامعه نفس کشیدند، دغدغه های هاشم و قدرت و آزاده و اعظم... همون دغدغه های من و تو است. حقیقتا لذت بردم و تمام کسانی رو که این اثر رو بوجود آوردند از صمیم قلب تحسین می کنم؛ البته یکی از مهمترین نقاط قوت این نمایش صحنه پردازی سوپرناتورالیستی اون بود که نشون از دقتی عظیم در چیدن اجزاء صحنه به بهترین وجه و تحسین برانگیزترین حالت ممکن بود؛ وقتی یادم می افته که حتی نم کشیدن بخشهایی از کاغذدیواری فراموش نشده بود، می خوام فریاد بزنم. این صحنه پردازی دقیق با داستانی که مستقیما از متن جامعه اومده بود و بازیهای بسیار روان، فضایی کاملا رآلیستی رو ایجاد کرده بود که فاصله بین تماشاچی و صحنه رو بر می داشت. خداقوت به سید محمد مساوات که صاحب نگاهی نو در تئاتر این کشوره.