قبل از ورود به سالن نمایش کودکی بیتاب منتظر بود تا درب سالن بازشود وبه محض باز شدن در با ذوق مادرش را صدازد؛مامان مامان در باز شد..کودکی که تا دقایقی پیش گریه میکرد وقطره اشکش از روی گونه هایش آرام به سمت پایین حرکت میکرد بعداز بازشدن در بالبخندش توجه اکثرافراد را به خود جلب کرده بود.تماشای کودکان به خودی خود بمانند تماشای یک درام تمام عیار است.تئاتر قبل ازورود به سالن آغاز میشود و بنده خوش شانس بودم که دراین درام زنده حضور داشتم.
نمایش درون سالن از ابتدا کودکان درجایگاه تماشاگررا همراه کرد.موسیقی و بازیگران،بازیگران و موسیقی،ریتم،حرکت،نور،دکور،ایده های اجرایی تایم اجرا از کمترین اضافه گویی و اضافه کاری برخوردار بود و کارگردان از تمام عناصر استفاده کاربردی و به اندازه ای کرده بود.لبخندها هنگام ترک سالن و کودکانی که مسیر خانه نمایش تا مترو را با دست هایی رها همچون پرندگان در نمایش،طی میکردند نشان از آن دارد که این گروه کارخودرا به درستی انجام داده و امیدکه کودکان بیشتری در این سرزمین این نمایش را تماشا کنند.تماشای نمایش کنار کودکان را از دست ندهید.باورکنیدشکفت انگیز است.
بنظرم کار متوسط رو به ضعیفی از اقای صفری بود.