" کابوس دلقک " گام زدن در نشانه ها ، معلق در متن..
کابوس دلقک اگرچه برداشت آزادی از یکی از زیباترین و روانکاوانه ترین رمان های معاصرست اما برای مخاطبی که آنرا نخوانده و از پیش ،زمینه ای ندارد میتواند مبهم و ازهم گسیخته باشد
گاهی به نظر میرسد هر رمانی قابلیت ِصحنه ای را ندارد یا لااقل قادرنخواهد بود به ریزه کاری ها و جزئیاتی بپردازد که اتفاقا روح و قلب ِداستان ست ...
در "عقاید یک دلقک "هانریش بل بخوبی توانسته لایه های درونی و شخصیتی ِکارکتر اصلی را در مواجه های متفاوت ،بیرون بکشد و آنالیز کند اما در برداشت صحنه ای ِاین اجرا چنین قابلیتی وجود ندارد جزئیات از دست رفته اند و یا تاکید لازم را ندارند
مواردی چون طرد شدن و جنگ و افول ستاره بودن اگرچه موضوعات مهم و قابل توجهی هستند اما در داستان اصلی بعنوان زیرساختاری بکار برده شده اند تا واکاوی ِدرونی تری از قهرمان را نشان دهد این موارد با اشاره ی گذرا در اجرای ِنمایشی ، قادر به ایجاد ِجذابیت کافی در ادای مطلب نیست وچنین برداشت میشود این برداشت آزاد ،معلق و ناتمام به هر اتفاق پرداخته و از آن عبور کرده ست ..
بخصوص که بخش هایی که توسط نمایشنامه نویس اضافه شده ست کارکردی نه در وضوح
... دیدن ادامه ››
ِمتن و نه در کلیت ان دارد
بلکه بیشتر در جهت زیباشناختی و حظ بصری ِاجراست
درکنار نقدی که به نحوه ی گزینش متن وجوددارد اما در کابوس دلقک با نشانه های بسیاری مواجه هستیم که هریک با خلاقیت ِ کارگردان و گروه اجرایی به جذابیت ِاجرا کمک بسیاری کرده ست
کاربرد ِقالب موزیکال دراین اثر ، بازیهای ِقابل قبول بازیگرها بخصوص ملموس بودن با پرسوناژ موردنظر، المانهایی که در اکسسوار صحنه و در کارکترهای ِفرضی ِاضافه شده ،موجود ست هرکدام از نقاط قوت نمایش هستند که درنهایت برای مخاطب رضایت نسبی واوقاتی خوش را از تماشای این نمایش بهمراه دارد
درپایان با آرزوی موفقیت برای کارگردان و گروه اجرایی بخصوص دوست عزیزمان خانم بیتانجاتی که بازهم با قدرت و ظرافت قابل تحسینی ایفای نقش کردند امیدوارم درگامهای بعدی هرروز حرفه ای تر از قبل باشند ..
نیلوفرثانی
24دی94