در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش خانم ایکس
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:48:51
امکان خرید پایان یافته
۲۷ بهمن تا ۲۰ اسفند ۱۳۹۵
۲۰:۰۰  |  ۱ ساعت
بها: ۲۵,۰۰۰ تومان

* این نمایش تا ۲۰ اسفند تمدید شد.

گزارش تصویری تیوال از نمایش خانم ایکس / عکاس: سید ضیا الدین صفویان

... دیدن همه عکس‌ها ››

آواها

مکان

خیابان انقلاب، خیابان خارک، بن بست اول، پلاک ۵
تلفن:  ۶۶۷۲۴۸۱۵

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
خانم ایکس _ مالیخولیایی بی جغرافیا

خانم ایکس داستانی است از همهمه های ذهنی و مالیخولیای زنی که دایم در حال کابوس دیدن است.کابوسهایی که تمامی ندارد و روح زن را می ساید.
مونولوگ خانم ایکس در سه اپیزود به نمایش در می آید؛ سه اپیزودی که زن را در مصاف با کار، همسر و زندگی نشان میدهد.
انتخاب تماشاخانه دا به عمد و متناسب با برزخ ذهنی زن است. به محض ورود ،سردی و تاریکی و اتمسفر بی روح و خاص تماشاخانه مخاطب را آماده پذیرش گفتگوهای برزخی و آشفته خانم ایکس میکند.
نور و موسیقی و نریشن ها کاملاً در خدمت نمایش است و به بهترین نحو در انتقال مالیخولیای زن از همهمه های ذهنی اش عمل میکند؛ تا آنجا که شروع هر اپیزود با وزوزه های آزاردهنده آغاز میشود که همچون مگس مزاحمی دور سر زن میچرخد و زن با برون ریزی ذهن آشفته و بیمارش قصد پس زدن این مگس مزاحم را دارد.
خانم ایکس نامی غیر از "ایکس" ندارد تا مخاطب نه از سر همدردی و همذات پنداری؛ بلکه برای درک و لمس واقعیت زندگی زنهایی همچون خانم ایکس گوش دل به نمایش بسپارد...
نمایش خانم ایکس را دوست داشتم و امیدوارم دوستانی که به تماشا مینشینند نیز لذت ببرند.
پرند گرانقدر چقدر خوب که تجربه و نظرت را از نمایش هایی که تماشا می کنی با قلمی روان و خواندنی به اشتراک می گذاری... سپاس
۰۵ اسفند ۱۳۹۵
آندرانیک خچومیان: خانم ایکس متن زیبایی دارد. با دقت و وسواس نوشته شده است چیری که در مجموعه داستان های جواد عاطفه نیز وجود داشت. مکان اجرا درست انتخاب شده است. طراحی صحنه و نور بسبار زیبا و سازگار با متن بود. عاطفه پاکبازنبا به خوبی از عهده نقش بر آمد. کابوس های خانم ایکس برایم بسیار ملموس بود. تنهایی او فداکاری او و آرزوهایش برایمان آشنا است. دلتنگی های او با ما غریبه نیست. قدرت تخیل و فصاسازی های جواد عاطفه مثال زدنی است و با شناختی که از نوشته های او دارم افسوس می خورم که چرا کم می نویسد چرا رمان نمی نویسد. او می تواند و آن شایستگی را دارد که بکی از بهترین نویسندگان کشورمان باشد. بازی زیبای عاطفه ما را در دردها و احساساتش شریک می کند و حبف است که جواد از توانایی های او کم استفاده کرده است. می شد با میزانس و حرکت های دیگر از توانمندی های عاطفه پاکبازنیا بیشتر بهره برد. دیدن این نمایش را به دوستانی که ندیده اند پیشنهاد می کنم. زیبا بود و ناثیر گذار. همگی خسته نباشید.
۱۷ اسفند ۱۳۹۵
احسان فکا: دلایل چهار گانه برای دیدن نمایش خانم ایکس به نویسندگی و کارگردان جواد عاطفه
یک: دیدن هر تاتری یک ضرورت است، حتا برای یک بار. نبودن تماشاگر تاتر را می‌میراند. تاتر ما هنوز نمرده است، چون تماشاگر دارد. بین تماشاگر تاتر دیوار چین نکشیم. تماشاگر تماشاگر است، چه خودش اهل تاتر باشد چه نباشد.

دو:جواد عاطفه در این سال‌هایی که نوشته است، برگردان نمایش نامه کرده است، پژوهش و سفر نمایشی کرده است. دائم در گور فلان و مزار بهمان بوده است و چند نقطه و فعل کرده است دیگر، به اصلی‌ترین فعل تاتر بازگشته است؛ کارگردانی. همین برای دیدن یک اجرا کافی است. هیجان دیدن و شنیدن ... دیدن ادامه ›› لغزش چرخ دنده‌های روغن‌کاری شده‌ی تفکر اجرایی یک کارگردان بر صحنه، به راه افتادن چرخ و جریان پیش رونده‌ی نمایشش. چرخ تاتر را ما نساختیم اما هر یک در به پیش راندنش نقش داریم. با و بی‌چاله، شیب و آسیب، گزند و عافیت در این راه. تاتر. مسیری به سمت حقیقت.

سه: عاطفه پاکباز نیا بعد سال‌ها اسارت خود خواسته، خلاق و سودمند و هدف‌مند از ترجمه‌ی صحنه، به زندگی بر صحنه بازگشته است. یک بازی‌گر خوب، خلاق و پرانرژی که آن دارد و صدای پر حجم و درک صحنه‌ای صحیح، ریتم را می‌شناسد و حس لحظه‌ای و سرتا سری را، طاعون و تبلور نیرو دارد و نگاه خیره و درگیرکننده و حضور بر صحنه و چندتایی صفت و قید نمایشی دیگر. بازی‌گر تالیف و کنش‌گر را نباید در چهار چوب کاغذ و کتاب و نمایش‌نامه محبوس کرد. تاتر ما مدتی است بازیگر خلاق و مولف کم دارد. تاتری که باید هنرهای تصویری دیگر را تغذیه کند. کاش عاطفه بین این حجم انبوه ترجمه، صحنه را از خودش دریغ نکند. چونان مثل قدیمی آسیاب به نوبت و مثل دیگری که هر چیز به جای خویش نیکوست.

چهار: ایرانی هستیم و رندی‌مان از حافظ تا هدایت سبابقه‌ی تاریخی دارد. استفاده رندانه از سالنی که هم سو و هم سنگ طراحی مطلوب نمایش است؛ یک رندی خلاقانه است در روزگاری که تاتر خصوصی طراحی صحنه را به تمامی کشته و خاکسترش را به باد داده. این اجرا تمام توان و ظرفیت و جغرافیای تالار اجرا را به نفع خودش مصادره می‌کند. تجربه دیدن این اجرا پیشنهادی است برای گروه‌های دیگر که گردن طراحی صحنه را با تبر سهل‌انگاری قطع نکنند.

پنج و پایان: این که برجایگاه نه چندان راحت تماشاگر بنشینی و با تاتر تک‌نفره مخالف باشی و اصلا آن را تاتر ندانی و در تمام طول اجرا به این فکر کنی که در مونودارم، درام خلق نمی‌شود و فقط فضا شکل می‌گیرد و این که حجم موسیقی انبوه تو را بیازارد و به این فکر کنی که کاش مجالی بود آستین‌ها را بالا بزنی و به میان صحنه بپری و دست‌هایت را به مثابه ترکه نازک رهبر ارکستر بالا ببری و اجرا را هدایت کنی و مثلا حرکات اجزای صورت بازیگر را حین فلان خودگویی محدود کنی و بهمان حرکت را به شیوه و سیاق خودت تغییر دهی و تمام قد و چشم در برابر نویسنده متن بایستی و بگویی چرا کار را فرنگی نوشته‌ای و در فلان کارخانه متروک مثلا ورامین و شهریار ندیدی‌اش؛ یعنی اجرا زنده است. تاتر مرده را نمی‌شود دید. چه شمعی در دست داشته باشی برای زاری بر کالبدش چه نه. خانم ایکس اجرایی زنده است و فرصت برای دیدن هر اجرای زنده‌ای محدود. تاتر نقاشی بر آب است. بشتابید. آتش به مال شان نزده‌اند! با تاتر غریبه باشیم اما دشمن نباشیم!
۱۷ اسفند ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امکان خرید بلیت این نمایش آغاز شد.
امیر بهبهانی: متن و اجرای درست‌ودرمانِ جوادخانِ عاطفه، بازیِ چشم‌گیرِ عاطفه‌جانِ پاکبازنیا، کنارِ نورِ دقیق و به‌جای روزبه‌ِ حسینی؛ توی تماشاخانه‌ی دا-آوِ سابق؛ که انگار فقط ساخته‌شده تا روزی خانمِ ایکس را درش اجرا کنند- تا اواخرِ همین برج روی صحنه است
۰۵ اسفند ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید