در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش موضوع چیه؟
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:00:41
امکان خرید پایان یافته
۲۱ فروردین تا ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۱
۲۰:۰۰  |  ۱ ساعت و ۴۰ دقیقه
بها: ۹۰,۰۰۰، ۷۰,۰۰۰ و ۶۰,۰۰۰ تومان  |  جزییات
از ردیف ۱ تا ۳: ۷۰.۰۰۰ تومان
سایر ردیف‌ها: ۶۰.۰۰۰ تومان
موضوع چیه، اجرائیست مشارکتی، که با حضور ۹ چهره ی جدید بازیگری تلاش می کند با شیوه ای متفاوت آنها را به دنیای حرفه ای اجرا معرفی نماید.این اجرا صرفاً با مشارکت و دخالت تماشاچیانش تکمیل می شود.

- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۲ سال خودداری نمایید.

اخبار

›› تئاتر آموزشی یا آموزش تئاتر

›› درنگ نکنید و این نمایش را ببینید

›› "موضوع چیه؟" نوعی اجرای مشارکتی است که ایده اولیه جذابی دارد

›› تکثیر خشونت در جهان امروز، ما را نسبت به آن بی تفاوت کرده

›› مواجههء رقابتی

ویدیوها

مکان

خیابان طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی، جنب خانه هنرمندان، تماشاخانه ایران‌شهر
تلفن:  ۸۸۸۱۴۱۱۵_۸۸۸۱۴۱۱۶

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بی نهایت از این اجرا و نوع تعاملی که خانم مارین در پیش گرفتن لذت بردم
پیش از این اجرای بداهه رو دیده بودم اما موضع چیه؟ واقعن میتونم بگم از بداهه قوی تر بود
بازی بازیگرا عالی بود و بعد مدت ها نمایشی دیدم که با حال خوب از دیدن یه اجرای خوب اومده بیرون.
من اجرای آخر رو دیدم و الان کامنتم شاید به درد کسی نخوره
قبل دیدن اجرا کامنتهارو خونده بودم ولی اجرا که تموم شد در عجب بودم که چرا برای این اجرا اصلن کسی کامنت منفی گذاشته
در هر صورت خسته نباشید میگم به گروه و خانم مارین و اقای دشت آرا
عالی بود
«موضوع چیه؟»... واقعاً موضوع چیه؟!؟خسته نشدید انقد آدرس اشتباه دادید؟ این مردم دیگه اون مردم سابق نیستن‌ها. به لطف شبکه‌های اجتماعی و موارد مشابه نمی‌شه انقد سطحی مسائلو براشون «تجزیه تحلیل» و بعد ‌«مقصرشناسی» کرد.

درمورد اجزای تئاتر، تا اواسط کار‌ تقریباً از نوع و‌ جنس کار، تعاملی بودنش، بازی‌ها و حتی حضور کارگردان با اون لهجه‌ی بامزه‌شون لذت بردم؛ اگرچه فیک بودنِ واقعی بودن‌ها، گاهی واقعا تو ذوق می‌زد.

نورپردازی خاصی نداشت؛ اما همونی هم که بود خوب و تمیز بود.
طراحی لباس هم که عادی و کژوال. حالا شاید تو اون رگال چیزای جذابی بود که استفاده‌ای ازشون نشد.
خط سیر نمایش اما...

«خطر اسپویل»?

این نمایش، با توجه به پیامش که کل نمایش و حتی پایانش رو بر اساس اون بنا کرده، تأکید می‌کنم، با ... دیدن ادامه ›› توجه به پیامش، از نظر من دو باگ اساسی داره:
1. من اومدم نمایش ببینم، یک نمایش نهایتاً تعاملی (اگر هم تئاتر مستند بود که پس چرا یک موضوع خاص به سبک تئاتر مستند اما بر اساس مدارک و اسناد موجود بازسازی نشد و بازیگران هم انقدر در خدمت نویسنده بودن؟!). بنابراین با فرص واقعی بودن صحنه‌های آخر (که شک دارم) اگر اون دو خانم باقی‌مونده به‌جای سگ، گرگ هم می‌شدن و یقه‌ی همو پاره می‌کردن اعتراضی نمی‌کردم.
بهزاد می‌خواست داستان دوستشو بازی کنه؟ دمشم گرم! کار بازیگر اینه اصاً، کار نویسنده هم می‌تونه گرفتن ایده از داستان بقیه‌ی آدم‌ها و پرداختن بهش و بعد حتی بازی کردنش باشه. بهزادم می‌خواست بازی کنه، فحش دادن و صندلی پرت کردن نداشت که.
بعد دو پسر اون‌جور باهم دعوا کردن؟ نمایشه، بزنن همدیگه رو، فحش بدن، بکشن، نمایشه! ازنظر من تئاتر مستندم نیس و من «می‌دانم نمایشی به سبک رایج است». اعتراض نمی‌کنم که هیچ، از اکت‌ها لذت می‌برم.
(یاد چندین سال پیش افتادم مردم در تعزیه‌خونی‌های عاشورا، بازیگر نقش یزید رو به قصد کشت کتک می‌زدن! کتک زدن اون بازیگر، عیناً شبیه اعتراض منِ نوعی به زد و‌ خورد دو «نقش» روی صحنه‌س).

2. بعضی چیزا چک دارن. الانم مدت‌هاست «کیانیان چک» داریم! من که چندبار اسم آقای کیانیان رو شنیدم حدس زدم هدف و خط مشی این اجرا چه خواهد بود؛ اما گفتم نه، با این میزان اطلاعات، پیش‌داوری هرگز!
داستان اصلی من از اونجایی شروع شد که سر اتفاق پل مدیریت در سال‌ها پیش، کارگردان، رسماً مردم رو مقصر خطاب کردن که چرا همگی تماشاگر و فیلمبردار بودن نه کنشگر و در این مورد از تماشاگران نظر هم پرسیدن.
اتفاقاً من خودم دستمو بردم بالا و اونجا هم نظر خودمو گفتم. اینکه قوانین ما مشکلات اساسی دارن؛ مثلاً دخالت در دعوای ناموسی از طرف خود پلیس هم منع شده [بعدش حتی دادگاه هم بهش رسیدگی خاصی نمی‌کنه]. پس چرا انقد سر هرچیزی مردمو مقصر می‌دونید؟!؟ (جا داشت چند تا مثال دیگه از این دست هم بزنم که لرزش صدای ناشی از عصبانیتم مانع شد).
حالا دیگه خط مشی این اجرا کاملاً برام روشن شده بود: «آدرس غلط دادن» و این موضوع، تنها خط قرمز زندگی من در مورد هرچیز یا هرشخصه و با کشفش، کاملاً قضاوتش می‌کنم که هیچ، تحریم و مابقی ماجرا هم در پی اون خواهد بود.

اون انتخاب‌ها و ماجراها هم همگی بازی بودن در خدمت پیام کلی اثر و ما قرار نبود با انتخاب‌هامون، سرنوشت کسی رو عوض کنیم (شما از بین اون‌همه بازیگر که ادعا داشتید می‌خواید به کار و رویا و هدفشون برسونید و با بقیه‌ی کارگاه‌ها متفاوت باشید، درنهایت ۹ نفرو برای این نمایش انتخاب کردید. پس خودتون می‌تونستید ۲ نفر دیگه هم به‌راحتی انتخاب کنید). شما فقط «نمایش»ی غیرواقعی بازی کردید تا فقط به انتخاب آخر برسیم که ازنظر من اوج بی‌منطقی داستان و پیامی که سعی در انتقالش داشتید تلقی می‌شه.
پس اگه بخوام جمع‌بندی کنم، پیام و هدف داستان چیزی‌ست به‌نام «آدرس اشتباه دادن» و من، و من برای اولین بار در نوشته‌هام در اینجا از عبارتِ «براتون متأسفم» استفاده می‌کنم. براتون متأسفم که که با این شدت و حدّت، در سمت اشتباه تاریخ ایستادید و خوب هم می‌دونید که دارید چه می‌کنید، خیلی خوب.
نمایش موضوع چیه همونطور که از اسمش پیداست به دنبال یافتن مفهومی عمیق تر از لایه رویی مقابل دید تماشاگره و کارگردان هم چند بار اشاراتی به هدف ... دیدن ادامه ›› اصلی میکنه اما باز هم در اجرای امشب من به جز یک نفر هیچکس دیگه متوجهش نشد و ایده اجرا هم به درستی مشغول گوشزد همین مورد بود.

نمایش تا قبل از پرده نهایی از نظرم اشتباه و زیاده روی میومد. می تونست یک اجرای صحنه ای فضای باز در جشنواره باشه و رایگان. اما در نهایت متوجه شدم که تمام مدت در حال تمرین تاتر بودم برای فهم سوژه و تربیت حسم تا بتونم خشونت رو درک کنم و جلوشو بگیرم.حتی اگر از سمت کارگردان القا بشه.
این امکان به ما داده شده بود و مشخصا بهمون گفته شده بود که میتونید هر زمان اجرا رو تغییر بدید یا متوقف کنید و همه چیز به شما بستگی داره...
اما ما در مقام تماشاگران به درستی با تماشاچیان هر روزه جامعه مقایسه شدیم که وقتی خشونت درست جلوی چشممون اتفاق میفته(مقایسه با جنایت سعادت آباد) همگی فقط می ایستیم و نگاه میکنیم و کنشگری نداریم.
اگر تاتر محل تعامل و تعالی و زندگی بخشیه پس ما که در زندگی واقعی بازیگر هستیم هم نابلد و ناکارامدیم.
سازنده به خوبی تماشاگران رو بارها به این مورد راهنمایی میکنه و در پایان میفهمیم که ما بازیگران اصلی بودیم و اتفاقات روی صحنه رو رقم زدیم.
همین روزها شاهد خوراک رسانی خبری در مورد گرانی برخی از اقلام هستیم برای فراموش شدن خبر مهمی که چند روز پیش در مورد سیسمونی و باقی قضایا بود، این اجرا هم همین کار رو باماکرد. کارگردان ابتدای اجرا ازمون خواست شهروند (...) با صفتی که الان خاطرم نیست، باشیم و در انتخابات شرکت کنیم! و به زیبایی اذهان عمومی رو از مساله اصلی دور کرد.

اجرا تجربه خوبی بود هر چند تبلیغات خوبی هم برای دوره های مارین شد:)
ترجیح میدادم برای تعامل نزدیکتر سالنی انتخاب بشه که فاصله رو کمتر کنه، تماشاگر در اجرای تعاملی نیاز داره به صحنه نزدیک باشه تا به قول خود مارین آبش یخ بشه:))

نکته جالب برام تمایل همه بچه ها برای سوپراستار شدن بود در حالیکه اکثرا تحصیلات مرتبط نداشتند.

چقدر بحث خشونت رو خوب باز کردی زهره جان.. برای من نظرت روشنگری کرد.ممنون
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۱
نیلوفر ثانی
چقدر بحث خشونت رو خوب باز کردی زهره جان.. برای من نظرت روشنگری کرد.ممنون
ارادتمندم
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید