ناآمدگان اگر بدانند که ما از دهر چه میکشیم نایند دگر...(خیام)
کلمات همواره تناقض نما هستند(لائوتسه)
بیشتر از یک ماه است که نمایش را دیده ام اما آنقدر متن و اجرا در ذهنم زنده و تازه است که با وجود مشغله روزهای اخیر نتوانستم بر وسوسه نوشتن فائق بیایم و این چند خط را برای دل خودم نوشتم.
بدون شک از بهترین کارهای نمایشی است که در چند سال اخیر دیده ام.نمایشی که هم از متنی فوق العاده قدرتمند با جریانی سیال بین زمان های مختلف و زبانی استعاری و تمثیلی بهره برده است هم کارگردانی و بازیگری هوشمند به مدد طراحی صحنه جذاب عیار بالایی به کار بخشیده است.اما به راستی زبان تمشک های وحشی چیست؟
۱) زبان:
شاید کلید ورود به این واژه عامیانه و پرکاربرد روزانه ولی به غایت پیچیده و مفهومی را فردینان دوسوسور زبان شناس برجسته سوئیسی به ما بدهد
... دیدن ادامه ››
"در زبان تنها تفاوت ها وجود دارند" و این همان چیزی است که خدای زیگورات برای مردم نافرمان بابل اراده و تقدیر نمود.مردم به زبان های گوناگونی حرف زدند تا کمتر از قبل متوجه صحبت های هم شوند اما آیا داستان نمایش و استفاده نمادین از اسطوره تاریخی برج بابل در جغرافیایی با یک زبان مشترک هم معنا دارد؟
عدم درک و فهم مشترک بین داوود و دنیا( به جای این دو اسم هر دو اسم دیگری را جایگزین کنید) به ماهیت تفاوت زبان بازنمی گردد بلکه ریشه در تناقض همیشگی کلمات دارد.داوود و دنیا که هنگام صرف افعال مجهول عاشق و آشنای هم شده اند حال چگونه و چرا در صرف افعال استمراری دچار مشکل شده و مستاصل بین ده سال زندگی مشترکشان سرگردان شده اند؟
داوود درمانده از عدم ارتباط با جامعه خود که با زبان فکری او بیگانه اند در زندگی شخصی هم روز به روز از دنیای خود فاصله گرفته است.داوود یادآور نبی کتاب آور بنی اسرائیل در جستجوی این است که با زبانی دیگر با دنیای خود ارتباط برقرار کند.دنیای او هم معلم زبان است اما این ارتباط کلامی منعقد نمی شود و غامض ترین رابطه انسانی در دل ساده ترین ترکیب اجتماعی زبان را به عنوان عنصر کلیدی و ابتدایی ارتباط به چالش می کشد.
۲) تمشک های وحشی:
در فیلم توت فرنگی های وحشی شاهکار اینگمار برگمان که با تکنیک جریال سیال ذهن ساخته شده است شاهد یک پیرمرد سال خورده هستیم که همراه فرزند و همسر او عازم سفری شده اند.زوج فیلم در زندگی زناشویی خود مشکل داشته و دائم در کشمکش و کلنجار هستند و پیرمرد سالخورده با مرگ دست به گریبان.
حال تمشک جایگزین توت فرنگی شده است.دانیال که به دنیا نیامده جایگزین دکتر پیر در حال احتضار و تولد جایگزین مرگ.اما اصالت و ماهیت هردو مفهوم تولد و مرگ به طرز حیرت آوری با طبیعت و خوی وحشی و خودروی آدمی گره خورده است.
دانیال اینبار به جای تعبیر خواب به تغییر واقعیت دست می زند اما که می داند که چون خدای زیگورات اراده کند برج بابل و هتل بابل فرقی ندارد.هر دو به معنای تمرد از فرمان خدای جبار هستند و تاوان آن جدایی و دور افتادگی بیشتر نسل بشر است.حتی اگر زبان گمشده هم کشف شود مرهمی بر درد ازلی خیام نیست.نا آمدگان می دانند که ما از دهر چه میکشیم اما نمی توانند که نیایند! چون داوود در دنیای خود چنین می خواهد و دانیال حال باید تعبیر هستی ناخواسته را با کلمات تناقض نمای همیشگی که فقط بر تفاوت ها دلالت دارند بکند.