من سمیه حسین طلب هستم. متولد تهران و فصل زیبای بهار و ماه سبز و پر از عشق اردیبهشت.
دنیای بازیگری را مدیون هم بازی کودکیم خواهرم هستم. همان که مرا با دنیایی از احساسات در قالب شخصیت های خیالی متفاوت آشنا کرد و در دنیایی به دور از واقیعت همه روزه یار و همبازی من بود و کودکانه و به دور از هر سیاهی و دغدغه هر روز یک شخصیت جدید را با هم بازی میکردیم و دریچه ای از دنیای دیگر به روی من گشوده شد و من امروز ساخته ی ذهن کودکیمان را، در غالب ها و شخصیت های متفاوت ، واقعی بازی میکنم .
امروز و در این تاتر من سایه هستم.
سایه ها همیشه جذاب هستند، مثل سایه ی یک درخت، سایه ی یک فنجان روی میز، سایه خودم در تیغ آفتاب، سایه های درشت و کوچک در کوچه های شب و شاید سایه ی یک ذهن ...
سایه ی ذهنی که در تلاطم ذهن به دنبال ایجاد آرامشی عمیق است. اما صد حیف که واژه ی آرامش در این شهر آشفته ی ذهن، سهل نیست.
بسیار تلاش نمودم تامین آرامش در ذهن خودم شکل بگیرد و بعد آن را به ذهن شخصیت سفید و حمایت گر نمایش
... دیدن ادامه ››
تزریق کنم.
در این روزها که این شخصیت شکل گرفته، همه ی سایه ها برایم علامت سوالی بزرگ است که چه تعداد سایه در پس پنهان ذهن ها شکل گرفته و کدام یک دلسوز تر و کدامین ترسناک تر است.
دنیای سایه های ذهنی ....
دعوت میکنم شما عزیزان را به دنیای پر تلاطم سایه های ذهنی در تاتر در انتظار مکبث ....