در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش کوریولانوس
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:17:36
امکان خرید پایان یافته
۰۶ مرداد تا ۰۸ شهریور ۱۳۹۸
۱۸:۰۰  |  ۱ ساعت و ۱۵ دقیقه
بها: ۴۵,۰۰۰ تومان

» برگه نمایش رویای یک شب نیمه تابستان، که در همین سالن به کارگردانی مصطفا کوشکی روی صحنه است. برای اطلاعات بیشتر اینجا را کلیک کنید.

شبکه‌های اجتماعی تئاتر مستقل تهران: اینستاگرام

گزارش تصویری تیوال از نمایش کوریولانوس / عکاس: پریچهر ژیان

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› «کوریولانوس» به هندوستان می‌رود

›› پیش‌فروش بلیت‌های «کوریولانوس» از شنبه شروع می‌شود

›› مصطفا کوشکی «کوریولانوس» را به صحنه می‌برد

ویدیوها

آواها

مکان

ضلع شرقی چهارراه ولیعصر (تئاترشهر)، خیابان رازی، نبش کوچه زندوکیل، پلاک ۵۰ (خیابان حافظ، خیابان نوفل‌لوشاتو، خیابان رازی، نبش کوچه زندوکیل، پلاک ۵۰)
تلفن:  ۶۶۹۷۹۷۴۱

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بذرهای امید در ناامیدی‌ این روزهای تئاتر
مجید گیاه‌چی

تماشای نمایش "کوریولانوس"، به‌کارگردانی مصطفی کوشکی، بارقه‌هایی از امید، ... دیدن ادامه ›› در ناامیدی‌های این روزهای تئاتر ایران را در دل زنده می‌کند و با ایجاد خوش‌بینی و دل‌گرمی به آینده‌ی این هنر کهن، که این روزها در ایران حال بس ناخوشی دارد و روزگار سخت و پرتعبی را از سر می‌گذراند، سرخی جادوی تئاتر را در دل خاکسترهای یاس، نمایان می‌‌سازد و این هیجان و شگفتی وقتی بیش‌تر می‌شود که این کورسوهای امید، نه در آن‌جا که انتظارش را داری و جست‌وجویش می‌کنی، یعنی در میان آثاری که ادعای حرفه‌ای بودن دارند یا در سالن‌های مجلل و با پروداکشن‌های بزرگ و بلیت‌های گران، که در کار گروه‌های دانشجویی و جوان یا کار با گروهی از هنرجویان تازه‌کار و نوجو که برای نخستین بار به صحنه جان می‌بخشند، فراچنگ می‌آید.
برخورد پیشین من با نمایش‌هایی که اتفاقاً نطفه‌ی اکثر آن‌ها در همین تئاتر مستقل بسته‌ شده بود و با به‌کارگیری هنرجویان بر صحنه آمده بودند، منجر به نگارش مطلبی با عنوان "تئاتر هنرجویی" شد و حالا مصطفی کوشکی، جا پای برادرش مهدی و دوستانش شهروز دل‌افکار و کوروش نریمانی و کمی قدیمی‌تر کارگردانانی چون دکتر علی رفیعی می‌گذارد و از آزمونی سخت که بر صحنه آوردن یک تراژدی است، با این تیم جوان و جویای نام، سربلند بیرون می‌آید.
متن در نسبت با روایت شکسپیر، دچار دگرگونی و تغییر فراوان شده، تا آن‌جا که تنها می‌توان، با رنگ و بو و تاثیراتی از اثر شکسپیر، بر ذهن و روان نویسندگان و گروه اجرا در این اثر مواجه شد، اما در عین حال این احساس به مخاطب دست نمی‌دهد که از روح اثر بزرگ شکسپیر، فاصله‌ی زیادی وجود دارد.
نوعی آداپتاسیون و بومی‌سازی موضوعات و نگرش به مناسبات، موجب شده، فضای متن در عین آن‌که دربرگیرنده‌ی همه‌زمانی و لامکانی باشد، به زندگی معاصر در ایران امروز هم ارجاع داده و گره بخورد و در برابر تصویری عموماً آرمان‌گرایانه و بی‌عیب و تقریباً همیشه هم‌دلانه از مردم، در بسیاری اذهان و نگرش‌ها، نوک تیز انتقاد را صریح و بی‌پروا و بی‌کم‌ترین ملاحظه و پنهان‌کاری، متوجه مردم ببیند، مردمی که هم قربانی تاریخند و هم در کمال تاسف، سازنده‌ و اصلی‌ترین نقش‌آفرین آن و در کنار این نگاه منتقدانه، به بررسی رابطه‌ی حاکم - قهرمان - مردم بپردازد و استحاله‌ای از فرط تکرار، دیگر بدیهی و اجتناب‌ناپذیر در قهرمانان را بازنماید.
این بار قدرت کارگردانی کوشکی، در کنار معرفی یکی دو بازیگر درخشان، که صحنه‌های فردا انتظارشان را می‌کشند و از همین حالا لازم است در برابر فریب‌های پیش رو از خود مراقبت کنند، کم‌تجربگی گروه بازیگران را با انواع تمهیدات اندیشیده شده‌ی کارگردانی چنان ماسکه می‌کند، که کم‌تر به‌چشم می‌آید و کار آن‌قدر ایده و فکر درخشان دارد که تماشاگر با احساس رضایت از دیدن یک "تئاتر"، سالن را ترک کند.
جای خوشحالی است کوشکی که در مدیریت یک سالن، حالا حداقل از حیث حفظ نسبی کیفیت هنری، بسیار موفق بوده و در تجربیات کارگردانی گذشته، فرازهایی چشم‌نواز از خلاقیت در کارگردانی تئاتر را در کنار افرادی شناخته‌شده‌تر و حرفه‌ای به‌نمایش گذاشته، این بار در مقام یک معلم و مربی هم موفق و سربلند ظاهر می‌شود و همین موقعیت، در عین حال که اهمیت استقرار و در اختیار داشتن یک مکان را، در صورت داشتن ایده و توانایی، به ذهن متبادر می‌کند و در مراتب بعد اهمیت ایجاد کمپانی‌های تئاتر را، در این پروژه فرصتی ایجاد می‌کند که کوشکی بیش‌تر بر فنون و تمهیدات کارگردانی تئاتر متمرکز شود و فرصت‌های بیش‌تری برای خلق و اثبات توانایی‌هایش در کارگردانی تئاتر، بیابد.
طراحی صحنه و لباس و آکسسوار کوریولانوس هم در عین سادگی، قابل‌قبول و کاملاً هماهنگ و پذیرفتنی به‌نظر می‌رسد و در کنار آن موسیقی، نقشی بسیار سازنده و مکمل ایفا می‌کند و به بسیاری از موقعیت‌ها و تصاویر، عمق و غنا و جلا می‌بخشد.
شاید این اثر تا آن‌ احساس موردتوقع و آرمان‌گرایانه از تراژدی، هم‌چنان فاصله‌ی زیادی داشته و دور باشد، اما در نسبت با بسیاری از تلاش‌هایی که با برخورداری از امکانات و همراهی گروه‌های حرفه‌ای برای بازنمایی تراژدی، در طول سالیان اخیر اتفاق افتاده، در ایجاد احساس درک و مواجهه با تراژدی، موفق‌تر است.
گویا کوریولانوس فقط تا روز جمعه‌ی همین هفته بر صحنه است و شاید اندکی جای تاسف‌ و دریغ باشد که پیش از آن‌که فرصت تماشایش را پیدا کنید، اجرای آن به اتمام برسد.
این نمایش در سلیقه من نبود در کل خیلی حال نکردم با کار
موفق باشید
حمیدرضا مرادی، حسین رحمانی و celine این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نگاهی به نمایش «کوریولانوس» به کارگردانی مصطفی کوشکی
فلسفه نبرد سلبریتی‌ها و فرودستان
سید حسین رسولی
این روزها نمایش «کوریولانوس» به نویسندگی ... دیدن ادامه ›› ویلیام شکسپیر و کارگردانی مصطفی کوشکی در تئاتر مستقل روی صحنه رفته که محصول تمرین بازیگران تازه‌کار زیر نظر کوشکی است.
گروهی اعتقاد دارند که که نمایشنامه «کوریولانوس» شکسپیر اصلا مهم نیست و مورد توجه هم قرار نگرفته است! در وهله اول باید این گزاره را رد کنیم و به این دوستان بگوییم که به نظرتان برتولت برشت آلمانی از کدام نمایشنامه شکسپیر اقتباس کرده است؟! آیا او تنها یک نمایشنامه از این نویسنده انگلیسی را لایق اقتباس ندانست که همین کوریولانوس باشد؟ اگر به ویکی پدیا رجوع می‌کنید و نقدهای آبکی می‌نویسد وای به حال نقد و انتقاد. نمایشنامه شکسپیر به طور خاص به نظام‌های سیاسی و رابطه مردم و قهرمانان سیاسی می پردازد و با همین تفسیر به شدت انضمامی عمل می‌کند و دست به نقد سبک زندگی درباریان دوران خود می‌زند. از این منظر، انتقاد اول به اجرای کوشکی این است که ای کاش نمایشنامه‌‌ای سیاسی با رویکردی انضمامی (دارای زمان و مکان مشخص) و با توجه به شرایط زندگی روزمره ایرانیان حاضر نوشته و اجرا می‌شد؛ با اینحال او از «دراماتورژی انضمامی و انتقادی» بهره می‌گیرد. کار کوشکی بسیار مهم است زیراکه کیفیت اجرایی مناسبی دارد و بر اساس ایده کارگردانی پیش می‌رود و به متن وابسته نیست. البته این گزاره مخالفان و موافقان فراوانی دارد ولی اغلب نظریات کارگردانی بر اساس مطالعات اجرایی پیش می‌رود و متن نیز همان واژگان روی کاغذ است؛ تا وقتی هم شکل اجرایی به خود نگیرد خبری از تئاتر نخواهد بود. داستان به سرداری رومی و قهرمان به نام گایوس مارسیوس کوریولانوس می‌پردازد که می‌خواهد رهبر سیاسی بشود ولی درگیری‌های او با مردم و توهین‌های او نسبت به مردم باعث می‌شود تا مردم به او حمله‌ور شوند و او هم به منظور انتقام به سراغ دشمنان می‌رود و اتحادی خطرناک را شکل می‌دهد؛ پس ساختار این درام بر اساس انتقام شکل گرفته است اما نباید از نگاه طبقاتی شکسپیر غافل شد. او یک نبرد طبقاتی را نشان می‌دهد که در آن اشراف و نظامیان در یک سو هستند و مردم پابرهنه و گرسنه هم در سوی دیگر. اقتباس برشت را هم می‌توان با توجه یکی از شعرهای او تحلیل کرد زیراکه او می‌سراید: «و چون جنگ در پنجمین بهار نیز/دورنمایی از صلح را نشان نداد/سرباز تصمیم خود را گرفت/و به مرگی قهرمانانه مرد». شکسپیر نگاهی هوشمندان و تحلیلی به جنگ دارد و سرداران را «قهرمان مردم» می‌داند ولی برشت به شدت ضد جنگ است و سربازان را قهرمان می‌داند. کوشکی در کارگردانی خود به مردم می‌تازد و آنان را توده‌ای خیانت‌کار، تن‌آسا، در حال خواب و خوردن و باری به هر جهت می‌بیند و قهرمانان هم مانند سلبرتی‌های امروز هستند. او رسانه‌های جمعی و پرچم‌های کشورهای مختلف را هم نمایش می‌دهد حتی موسیقی اخبار شبکه بی‌بی‌سی را هم مدام پخش می‌کند. در پایان باید به کیفیت بسیار بالای بازیگر نقش کوریولانوس اشاره کنیم که دیدنی است.