توضیحات بازیگرى که بر سر اجرا حاضر نشد و نمایش متوقف شد
به گزارش پارسینما، توماج دانشبهزادی یکی از بازیگران نمایش «ترانهای در انتهای کوچه تاریک» است که اجرای آن مدتی قبل در تماشاخانه ایرانشهر آغاز شد اما در روز 27 مردادماه، ناصح کامکاری، کارگردان آن اعلام کرد که به دلیل عدم همراهی این بازیگر و درخواستهای مالی غیر منطقی، نمایش متوقف شده است
براى اینکه یک طرفه در مورد این قضیه تصمیم گیرى نشود، صحبتهاى این بازیگر را هم بخوانیم تا قضاوت درست صورت بگیرد
توماج دانش بهزادى: من زندگی نمی کنم تا تاتر کار کنم، من تاتر کار میکنم تا خودم و دیگران بهتر
... دیدن ادامه ››
زندگی کنند
هر چیزی هم که جلوی این هدف را بگیرد ویران میکنم. من تاتر را انتخاب نکردم تا کسانی مجیزم را بگویند یا مجیز کسی را بگویم
من تاتر کار نمیکنم فقط برای تاتر؛ تیشه به ریشه تاتری میزنم که سنگ بنایش فریب و ریا است. تیشه به ریشه تاتری میزنم که در خدمت دروغ و فریب باشد.من تاتر کار میکنم چون هم اکنون تنها این عمل و کار و ابزار را راستین میدانم که میتوانم وضع موجود تک آوای خنده گریز حقیقت گریز را در هم شکند و ویران کند
هر لحظه که آگاه شوم این عمل در خدمت فریب و دروغ و ریا است، ویرانی را از خودش شروع میکنم و عطایش را به لقایش میبخشم، عطایش را به ایده آلیستای حقیقت گریز بی شرم به انان که نام بازیگر را از زمین بر میکنند از مردم و جامعه بر میکنند تا آسمانیش کنند و زیر این سقف برای خویش دکانی باز کنند و فخر دبدبه به خورد خلق بدهند میبخشم
تویى که مرا به "سرمایه" میچسبانی اگر گذشته تاریخی حافظه ی ملی آزادی خواهی این مرز و بوم را کمی ورق بزنی یا شما که اهل مطالعه نیستید کافیست فقط فامیلم را در اینترنت سرچ کنین تا شاید حقیقت رنگتان را سرخ کند که این را هم از شما ناامیدم
اگر قرار باشد هنرم اری با صدای بلند میگویم هنرم و سوادم را در خدمت -شخصی مهربان (گوگولی): کجا بودی توی نادان ان لحظه هایی که دوست باسواد و مهربانت پشت ماسک مهربانی بر روح و جانم چنگ میزد تازیانه میزد و من هر شب روحم را در انزوا زخم میزدم و فردا خسته از این فریب و بی معرفتی باید صحنه را میچرخاندم و به مخاطبانم دروغ میفروختم و در پایان چیزی جز تحقیر و بی مهری از شخص باسواد استاد باکسوت، ضد سرمایه، متنفر از پول، مهربان اخه فریبکاران و دروغ گویان و ناراستان و عهد شکنان بگزارم شرم بر من باد و که اگر بر این امر شناخت پیدا کردم(-اگر انسان به شناختش پشت کرد، ویرانش میکند ولی اگر صادق باشی با او به انتخاب مسیر درست هدایتت میکند-) هر جای روزگار باشم حتی انجا اگرصحنه تاتر باشد ویرانش میکنم
دیگر من نبودم که تصمیم گرفت بر این امر سخت و دردناک و جان فرسا بلکه شناخت و آگاهیم بود که به پیشم میبرد؛ تسلیمش شدم و سپاس گزارم ازش. من صحنه، خانه ام را ترک کردم چون دروغ صاحبش بود فریب فرمانروایش و مرامش بی تعهدی و ایمانش ریا.