((هم آغوشی دردناک مضحکه و تراژدی))
"لیرشاه"محمد عاقبتی، نمایش مدرنی است که به طور کارآمد و ارگانیکی، مضحکه و تراژدی را با هم تلفیق می کند. تاثیر این آمیختگی تلنگرهای حسی و فکری جانمایه متن اصلی را پر طنین تر منعکس می کند. نمایش با ایجاز و شیطنت طنازانه ای چهره مضحک، تراژیک و در عین حال آسیب پذیری شاه تام گرایی را نشان می دهد که با رفتارش مانند همه خودکامه ها ، فریب و دروغگویی را دامن می زند زیرا عطش قدرت تام به طور هزل آمیزی با مجیزگویی ها و ریاکاری سیراب می شود و در پایان سرنوشتی جز افول و سقوط ندارد شروع نمایش با صحنه ی جشن تولد لیر و پخش پیام های ویدیویی جوانان و چهره ها به او ، نگاه ظریف و نیش داری را از این وضعیت معاصر سازی می کند.
لیر از هر کدام از دخترانش هدیه ای دریافت می کند . دختر کوچکتر و از همه محبوب ترش به او دوربین فیمبرداری می دهد.لیر از این هدیه بر می آشوبد ، زیرا که خود را در تصاویر می بیند و این مواجه با خود (واقعی اش)برایش بسیار دردآور است .نمایش در به کارگیری دوربین فیلم برداری ،احتمالا کاربرد رادیوگرافی شخصیت را مراد می کند . این نوع کاربرد از دوربین، پیش تر در نمایش های بزرگی مانند "هملت" ، توماس اوسترمایر، به کارگرفته شده و امر جدیدی نیست. دوربین فیلم برداری عمدتا توسط دلقک بر لیر زوم شده ،به نوعی جایگزین جذاب نقش دیالوگهای نیش دار دلقک و تاثیر اش بر لیر می شود.
برای لیرشاه بعد از تقسیم تخت و تاجش به دو دختر بزرگترش ، متمرکز شدن برلحظات و مقاطعی از شخصیت خود در نهایت به فروپاشی خود و خودکامگی اش و در کل ،تمام خانواده اش منجر می شود آن هم توسط قدرت مخوف تر که ماشین های جنگی مدرنی هستند که جهان معاصر را تهدید و تسخیر می کنند.
در اواخر نمایش
... دیدن ادامه ››
وقتی دختر کوچکتر، تاج گل سرش( نماد زنانگی، مهربانی و انسان بودگی) را به جای تاج (نماد قدرت و استیلا و زور) بر سر لیر می نشاند از زیباترین لحظه های نمایش است و افسوس چه دیرهنگام...
طراحی صحنه،صدا،نور، لباس و.. ، استفاده از اکسسوار مدرن و ساده این نمایش در انطباق کامل با مفهوم سازی متن بسیار درست و کارکردی عمل می کند.
**
((معجونی شاه صحنه))
همه بازیهای در این نمایش دقیق و منطبق بر هدف کارگردان به نظر می رسد اما محمد حسن معجونی، بازی اش متفاوت و خیره کننده است او شاه واقعی صحنه می نماید . شاه لیری که بازی کرد یکی از بهترین و تعمیم پذیر ترین لیرهایی بود که دیده ام.
خوشحالم که کارگردان خوش فکر آقای عاقبتی تاتر کار می کنند به امید دیدن کارهای بیشتری از ایشان.