در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال ابرشیر | درباره نمایش به مناسبت ورود اشکان
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:26:09
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
معاصر یا زن ستیز؟

نمایش "به مناسبت ورود اشکان" به دلیل روایت زندگی افرادی از طبقه متوسط شهری ایران معاصر به شیوه اجرایی رئالیستی،اثری قابل اعتنایی است.
به نظرم نوشتن و گفتن از آدم هایی که همین حالا در مشکلات اقتصادی و اجتماعی و روانی و....این جامعه روی صحنه به نوعی با تو سهیم اند و زیست می کنند بسیار شجاعانه و مخاطره برانگیز است. خطر دارد چراکه تک تک مخاطبان فارغ از سواد تئاتری و ادبی و فرهنگی قابلیت مقایسه با تجربه زیست شده خود و اطرافیانشان را با آن دارند و به سرعت با تراز واقعیت روزمره(خودشان) اختلاف ها و شاید حلقه های مغفول مانده را در می یابند. این امر ازخصوصیات بارز کارهایی از این دست است.
نمایش کاندیدای بهترین نمایشنامه و کارگردانی و تقدیرشده از بازیگری مرد در جشنواره تاترفجر است این امر خواه ناخواه ما را به این مسیر رهنمون می کند که نمایش دارای ارزش های یک اثر هنری سزاوار بررسی عمیق تر و با رویکرد های متفاوت است.
به مناسبت پایان تحصیلات پسر کوچکتر خانواده اشکان و بازگشت اش از مالزی جشنی برگزار شده است.ما هرگز خود اشکان را روی صحنه نمی بینیم(هرچند ... دیدن ادامه ›› دلیل توجیه پذیری هم برای ظاهر نشدن اش روی صحنه نمی یابیم)در هر صورت اما این جشن، محملی می شود که ما با زندگی بهمن برادر بزرگتر اشکان و خواهرش بهناز که مربوط به نسلی دیگر هستند آشنا شویم.
در این نمایش با یک طبقه ی رو به گسترش و قدرتمند جامعه مان مواجه هستیم طبقه نو کیسه و کاسبکار که حتی دیگر حرمت رابطه خونی را در هنگام کسب درآمدسوداگرانه شان ،ندارند .ارزش های اخلاقی برایشان چیزی در حد شوخی است.سطحی و میانمایه اند... در کنار این مسایل اجتماعی مانند خیانت،عشق و زناشویی هم از تم های اصلی هستند.
آقای کاکاوند عزیز هم اشاره ای داشته اند که شخصیت هایش برایش نمود بیرونی داشته است.
اما چیزی که از بعد از تماشای این نمایش ذهن من را مشغول کرده و اصلا باعث شد این مطلب را بنویسم و ترجیح می دهم از این به بعد صرفا متمرکز روی آن بحث کنم ،نگاه زن ستیزانه نمایش !! است.
زن ستیزی و نگاه نابرابر به اندازه رویکرد طبقه کاسبکار نو کیسه ی بی اخلاق برای این جامعه سمی و مرگبار است و اصلاح آن از ضروریاتی است که اتفاقا اهالی فرهنگ و اندیشه و تاتر باید شروع کننده آن باشند.
****
چرا نگاه نمایشنامه نویس ضد زن است؟
معتقدم جنسیت بیولوژیکی ربطی به اتخاذ موضع ضدزن و ضدمردسالاری در جامعه ندارد. از این رو هر کدام از ما شهروندان فرهنگ دوست می توانیم به عنوان یک مخاطب مقاوم!با دیدگاه نابرابر و ناعادلانه در ارایه کلیشه های تحقیرکننده مسلط اعتراض داشته باشیم.
با توجه به شخصیت پردازی کارکترهای زن نمایشنامه، در مقایسه با پرداخت به شخصیت های مرد متوجه زن ستیزی(شاید ناخودآگاهانه!) نویسنده در نمایش " به مناسبت ورود اشکان" می شویم.
زنان در این نمایش دقیقا با دیدگاه های مردسالارانه درباره زنان و ارایه شخصیت های قالبی و تیپ های کلیشه ای مردساخته ماچوییستی تطبیق دارد. بدون استثنا تمامی شخصیت های زن نمایش در جایگاه فرودستانه قرار دارند ، مستقل نیستند، وابسته اند، سطحی و ضعیف اند،در برخی موارد واداده و مقصر نهایی جلوه داده میشوند..لازم به ذکر است این مسئله نافی وجود نمونه های این دست از شخصیت ها در اجتماع نیست بلکه نوع پرداخت نامتوازن نمایش به شخصیت های زن و مرد،نگاه ضد زن در نمایش را تقویت و آشکار می کند.
(( پرداخت فرودستانه شخصیت های زن ))
+مادر: او سطحی،کوته بین، ظاهربین ، محافظه کار(به معنای خواهان حفظ شرایط موجود به هر قیمتی)تصویر می شود.. بهمن پسر بزرگش مدعی است مادر هیچ وقت واقعیت را در زندگی شان ندیده و حتی در رابطه با اعتیاد پدرش تلویحا او را در مرگ پدر بی تقصیر نمی داند!
بهمن و بهناز خواهرش ، به دلیل اینکه مادر به آنها گفته است که فرزندان ناخواسته بوده اند دچار ناراحتی و عذاب روحی شدیدی شده اند....
اصرار مادر برای طلاق نگرفتن دخترش از نوری دلیل اصلی خیانت و بدبختی دختر القا می شود.
طرح این موارد برای نفی امکان تاثیرات منفی رفتارها و کنش های اشتباه مادر بر زندگی فرزندانش نیست بلکه سوال اینجا است که چرا به نقش منفی پدر معتاد! خانواده و فقدان او اشاره ای نمی شود. خیلی از رفتارهای مادر به عنوان همسر از این منظر باید بازتفسیر شود. مادر رغبتی به دنیا آوردن فرزند در شرایطی که در آن بوده ، نداشته !چرا فقط او متهم و محکوم است؟
سر آخر هم بهمن به آغوش پدربزرگ ناتوان اش پناه می برد و گریه می کند و خالی می شود و گویی توان دوباره ای می یابد و در آخر کراوات میزند و به جشن ملحق می شود تا با مصالحه به زندگی اش ادامه دهد.
+خواهر(بهناز): زنی ظاهرا مدرن تصویر می شود اما به شدت میانمایه و وابسته ،ترسو است شغلی ندارد و...جز اینکه آرایشگاه برود و گاهی هم به جای آرایشگاه با عابدی قرار بگذارد!نوری شوهرش معتاد و بی کار درست و حسابی است سال گذشته توسط بهناز مچش گرفته شده! او به اصرار مادر از طلاق منصرف شده...به قول بهمن سال گذشته دلیل محکمه پسندی برای طلاق داشته(اعتیاد و احتمالاخیانت!نوری)اما حالا بعد از گذشت یکسال دیگر نمی تواند برای طلاق اش دلیل محکمه ای بیاورد ؟
راستی مگر بعد از یکسال چه اتفاقی می افتد که دلایل محکمه پسند برای طلاق خواهر(یک زن) بی اثر می شود اما بهمن (به عنوان یک مرد) بعد از 3سال زندگی مشترک با ثریا تصمیم دل دلکی به طلاق می گیرد و کمتر کسی شک دارد که او خیلی راحت (البته بعد از پرداخت مهریه مقرر) نتواند این کار را بکند!
شکی نیست که خیانت از طرف هر کدام از طرفین چه زن و چه مرد به یک اندازه منفور و امری غیراخلاقی تلقی می شود و محکوم است اما با توجه به شرایط نابرابر ،تصمیم گیری و قضاوت ها چگونه باید باشد؟ به لحاظ جزایی بهناز امکان سنگسار شدن هم دارد حال آنکه نوری می تواند خیی ساده با صیغه رابطه های دیگر داشته باشد طلاق هم ندهد و زنده باشد! آیا با زور (تهدید و مهریه و...) می شود از خیانت پاک شد و کانون خانواده را حفظ نمود؟
+ ثریا(همسر بهمن) : ثریا زنی تحصیل کرده و شاغل است.تدریس می کند. رفتار بهمن در طول نمایش با او بسیار تحقیرآمیز است. خواستش تداوم زندگی مشترک با بهمن است. رفتاری منفعل نشان می دهد.وابسته و آسیب پذیر است.
+معشوقه سابق: او دوست صمیمی خانواده هم بوده است .زیبا است.حالا نامزد برازنده ای دارد و در شرف ازدواج با اوست.. 3سال پیش بهمن پس از احتمالا یک رابطه عمیق و عاشقانه به دلایلی نامعلومی؟! از ازدواج با او صرف نظر کرده است. رهایش کرده و با ثریا ازدواج کرده.. حالا به دلیل خیلی سرهم بندی شده معشوقه سابق بعد از سه سال دوری دوباره سرو کله اش پیدا شده. .معلوم می شود که فراموشش نکرده و آقا بهمن ورشکسته ما هم که یک بار زیباروی مو بلوند را قال گذاشته در تمام این سه سال فراموشش نکرده بهش پیشنهاد می کند همین امشب با او از کشور فرار کنند!
رفتار معشوقه با توجه به سابقه معشوق جفاکار ورشکسته بسیار انفعالی و پذیرا و واداده و ضعیف نشان داده می شود. ضعف و فرودستی کامل در برابر قدرت و نفوذ بهمن (نماینده به حق یک مردسالاری کاسبکار و فرصت طلب).
+عاطفه: رفتار دختر دایی بچه گانه و خام و در حال خدمت رسانی نشان داده می شود .به عابدی ابراز علاقه می کند اما از طرف این دون ژاون ! نمایش مورد تحقیر قرار می گیرد. او فرزند پدری رجاله ای است که اقتدار دارد.
بیشتر مردان نمایش قدرت دارند. محق جلوه داده می شوند. در موضع فرادستی قرار دارند و می توانند بر اساس اراده خود حرکت کنند و زنان را به امر خود به نفع خود محکوم و مغلوب و مرعوب و تحقیر نمایند..جهان نمایش چنین رویکردی دارد و بر دیدگاه مردانه خود درباره ی واقعیت صحه می گذارد.
این تخریب هویت زنانه باعث می شود احتمالا برخی از مخاطبین زن قادر به همذاتپنداری با هیچ کدام از زنان نمایش نباشند و ناخودآگاه جانب شخصیت مرد داستان را بگیرد!
***نگاه کنید به مقاله ی : " نگاهی به نظریه خواننده مقاوم در نقد نمایشنامه" خانم آینا قطبی یعقوبی
***
ادبیات و مسلما ادبیات نمایشی باید این توان را داشته باشد فرهنگی را که در خدمت منافع مردانه بوده است از اقتدارطلبی بیرون آورده و به آن خصلت دموکراتیک بدهد .متاسفانه نگاه نابرابر در بین برخی از نمایشنامه نویسان بزرگ معاصر مان نیز شیوع دارد ! که باید اصلاح شود.
مخاطبان آگاه و مقاوم هم باید از تصویر نا برابر از واقعیت ساخت شکنی کند.
به امید کارهای دیگر این گروه که عاری از نگاه نابرابر و ضدزن باشد.
اتفاقا من از چار پنج تا از خانما تعریف این کارو شنیدم و بم توصیه شده که برم ببینمش و با توجه به جنسیت هوادران و حامیانش،نگران بودم یکى دیگه از نمایشهایی باشه که درش مردها هیولا وار توصیف میشن و سرمنشا همه خبائث و،،، حالا ببنیم و نظر بدیم و فقط یه توضیح کوچیک که کاملا عمومیت داره،چندین مورد مشاهده کردم بعضیها بعد از دیدن کارهایی که یکسان به مرد و زن میپردازه و منصفانه قضاوت میکنتشون،بنظرشون ضد زن رسیده کار که گمان میکنم دلیلش بجز مورد بالا وضعیت فضای مجازی هم باشه که خیلیها و البته با نیات زیبا و قابل احترام،تصور میکنن براى رسیدن به برابری شایسته انسانى و نظر به قرنها مرد سالارى،حالا باید کمى نگاه و قضاوت در جهت عکس داشته باشیم تا تعادل برقرار شه
۱۹ تیر ۱۳۹۳
بازم یه نقد خوب برای مرتب کردن ذهنم.ممنون ازت.
۲۶ تیر ۱۳۹۳
خانم رویای گرامی ممنون از لطفتون
۲۶ تیر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید