در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال ابرشیر | درباره نمایش مهاجران
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:15:30
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
تماشای نمایش "مهاجران" به کارگردانی آقای خامنه ای ، برای من تجربه ی بسیار با اهمیت و مفیدی شمرده می شود.
اجرای قبلی ایشان را که برداشتی از مهاجران مروژک بود درفرهنگسرای ارسباران دیده بودم. متن نمایشنامه را هم با ترجمه نه چندان دلچسب آقای مودبیان خواندم وفکر کردن درباره اجرای کنونی با ذهنیت مقایسه ای باعث شد به دریافتهای عمیق تری از این نمایش برسم.
((استراتژی حذف))
با وجود تفاوت معنادار تغییر دادن جنسیت شخصیت ها در اجرای اول(ارسباران) و تمام مناسبات مربوط به آن ، هر دو اجرا همچنان به لحاظ استراتژی کارگردان نسبت به متن(تاکید بر تقلیل بار سیاسی و حتی المقدور کلامی آن) یکسان و مشابه است. استفاده از ویدیو با توجه به کاربردهای چندگانه اش در اجرا بسیار خوب به کار رفته است.بهترین کاربردش کمک به درک تماشاگر از فضایی است که نمایش در آن اتفاق می افتد . نمایش راهرو و لوله ها و..به همراهی صداها بر تماشاگر تاثیرکارکردی دارد و اجرا را از نظر ذهنی متحرک می کند .....به نظر من کاربرد دیگر ویدیو به دوش کشیدن بار سیاسی تعدیل شده و البته فرامتنی است در شاعرانه ترین و موجزترین شکل آن ...در اپیلوگ تصاویری از انقلاب 1968 چکسلواکی یا بهار پراگ پخش می شود و شاید اشاره ای دارد به زندگی مروژک لهستانی در حمایت از بهار پراگ و مهاجرتش ...کاربرد عکس های قدیمی در نوستالژی هر مهاجر و...
نمایشنامه ی مهاجران به شدت دیالوگ محور است و رنگ آمیزی شخصیتی دو پرسوناژ و ایجاد موقعیت های کنش و واکنشی بیشتر بر عهده ی کلمات قرار می گیرد.متن ... دیدن ادامه ›› مروژک به شدت توضیح دهنده است.در خود پرسشهایی طرح می کند که پاسخ هایش بلافاصله در پی اش می آید.در این نمایش ،خامنه ای بخش هایی از متن را حذف کرده است. به نظر من حذف شدن بخش هایی از نمایشنامه به دلایل مختلف از جمله، معضل ممیزی،زمان بندی، زیبایی شناسی و...باعث شده بعضی از مفاهیم طرح شده در متن که می توانست موجب لذت همذات پندارانه ی برخی مخاطبین در این جامعه باشد،کمتر شود. گواینکه یافتن مابه ازای اجرایی جملات حذفی بر روی صحنه برای من بسیار دیریاب و مشکل بود. بسیاری از جملات به خلق موقعیت تنش زایی بین دو شخصیت می انجامد که حذفش به طور کلی کارکرد حسی مربوطه را در اجرا لغو کرده است(مشخصا موضوع خبرچینی)..
از جمله حذف هایی که باعث ابهام(گنگی) در متن می شود علت مهاجرت روشنفکر(آآ) است. در این بین ایده ی زیبای فلج شدگی ذهنی در آزادی مطلق ، گم شده است. مساله ی دیگری که در همین رابطه مطرح می شود و اتفاقا از زبان ی ی هم پرسیده میشود اینکه اصلا به چه دلیلی روشنفکر اینقدر همدلانه به این کارگر همسن و سال،گردن کلفت(در متن چهارشانه و ورزیده توصیف شده است) و سواستفاده چی کمک می کند و حاضر است در کنارش بماند و سهم اجاره اش و گاه خورد وخوراکش را بپردازد؟ در نمایشنامه روشنفکر( آآ ) به این مساله اشاره می کند که کارگر ( ی ی) منبع الهامش در نوشتن شده است.عملی که از ترس(عقوبت) انجام دادنش مجبور شده ترک وطن کند و بعد به محض وصال با آزادی متوجه می شود دیگر قادر به نوشتن نیست تا اینکه با کارگر آشنا می شود که باعث جرقه دوباره نوشتن در وجودش می شود! البته خود مروژک با نیش و کنایه طنز آمیزی از زبان ی ی در این زمینه می گوید ( و چه بسا موجب نوعی خوانشی خاص از نمایش البته در آمریکا و اروپا ! بشود.)
ی ی : من چی هستم؟
آآ(خطاب به ی ی) : تنها و آخرین بخت و فرصت من ، فرشته ی الهام بخش من، اصلا خود الهام من...
ی ی :هی ، ببینم ...تو یه کمی از اون کاره هاش نیستی؟

در اجرایی ارسباران با بازی خانم ها همه چیز در این رابطه منطقی تر به نظر می رسید، چرا که رابطه و کمک های زن روشنفکر پا به سن گذاشته به کارگر جنسی جوان در قالب احساس مادری و نوع دوستی قابل درک بود. در این اجرا به نظرم آمد به موضوعات متن درباره استثمار کارگران خارجی ،کار بیشتر و حقوق کمتر و بی توجهی به از کارافتادگی کارگران خارجی اشاره نشده ....یکی از جالبترین ایده های متن، ایده ی برابری(البته با نظرگاه دیگر)است. و جالب است که این ایده از فکر و زبان ی ی(کارگر) برخواسته و منجر به جرقه نوشتن دوباره در آآ می شود...برابری همه در برابر قدرت مطلق ، یکسانی همگان در برابر ترس بزرگ ! ...درست مثل اینکه همه درجلوی آبریزگاه عمومی ! برابر هستند.این استعاره آبریزگاه همپیوندی جالبی با توصیف صحنه ی توالت عمومی ایستگاه قطار دارد که ی ی برای تفریح به آنجا رفته بود و واقعیت اتفاق افتاده این بود که بسان دیگر فلاکت زدگان در روبروی آبریزگاه عمومی و کثیف ، در صدد رفع حقارت آمیز نیازها و آرزوهای دست نیافتنی شان در تخیلی شهوتناک ایستاده اند!
در ارتباط با متن و اجرا باید خاطرنشان کنم در برخی از موارد حذف و تراش خوردگی دیالوگها در تعدیل و واقعی شدن شخصیت به ویژه (آ آ) بسیار کارآمد بوده است. در اجرای اول (ارسباران)که برداشت آقای خامنه ای از مهاجران بود البته هیچ نقدی به حذف ها وارد نیست. متن مروژک طنز سیاه است. کنتراست دیالوگهای فیلسوف منشانه ی آآ ، با ی ی که کارگری بی سواد بسیار غریزی است به خصوص وقتی از هگل و تاریخ و تفسیر و شوپنهاور و شک و.... می گوید، طنزی تلخ است و شاید هجویه است بر همه چیزهایی که طرح می شود.ی ی حتی به لزوم آزادی و حق داشتن آزادی فکر نمی کند رفع نیازهای ردیف اول هرم مزلو برای او کافی است.
***
مروژک و نخبه گرایی متفرعن!
موضع گیری مروژک در این نمایش بسیار متفرعانه و بورژوایی و نخبه گرا است. هر چند به هر دو طرف در قالب میمون و برده، باکتری وانگل و... می تازد و به نقل از بروشور نمایش ،می خواهد تصویر ایده آلیستی از روشنفکر و کارگر از یکدیگر را درهم شکند. اما این روشنفکر است که برخلاف اینکه خود را "میمونی در قفس می داند" ،سرانجام با قدرت بیانش و نفوذ فکری اش، کارگر را متحول می سازد و در صحنه ی بسیار درخشان پاره کردن پول های کارگرتوسط خودش، او را به صورت تمثیلی به رستگاری رهنمون می کند. آآ که در دیالوگی گفته بود به جامعه پس از مصرف تعلق دارد حالا ی ی را که به جامعه حقیر ریزه فروش ها اتصال داشته ، ارتقا می دهد!! در اجرا هم این سویه گیری به سوی آآ ، البته در کمال خونسردی هدایت می شود. در واقع به نظر من اجرا به درون مایه متن وفادار است .
اما مروژک،که به قول ی ی نمایش اش سوسیالیست نمی تواند باشد ،پس به واقع چیست؟
*
راز بازی بازیگران
بسیاری معتقدند، تاتر عرصه هنرنمایی کامل بازیگران است. هر بازیگری می تواند رنگ و حال و هوای یک اثر نمایشی را تغییر دهد و در نفوذ کل اجرا برتماشاگران بسیار موثر باشد.امر لذت برد ن از بازی یک بازیگر بسیار شخصی و سلیقه ای است. با این توضیحات و با احترام بسیار زیاد به زحمات دو بازیگر زحمتکش این نمایش ، من بازی و فیزیک نقش کارگر را چندان تنیده با کل نمایش ندیدم. شخصا نتوانستم با قسمتهایی از بازی بازیگران این نمایش ارتباط برقرار کنم و نه به دلیل اینکه این دو بزرگوار سرد و با فاصله بازی می کنند و درگیر احساساتشان نیستند. اتفاقا در اجرای اول(ارسباران) با اینکه هنوز متن نمایشنامه را نخوانده بودم به نظرم مفاهیمی که کارگردان محترم مدنظر داشتند تا حدودی بیشتر برایم قابل انتقال بود.
در هر صورت به نظرم کارگردانی اجرا کنونی بسیار بارزتر از بازی های نمایش می باشد.
نمایش مهاجران به کارگردانی آقای خامنه ای یک اثر نمایشی قابل تامل وتفکر برانگیز است که دیدن آن را توصیه می کنم
بسیار عالى و آموزنده اردشیر عزیز. خسته نباشید!
۱۸ آبان ۱۳۹۳
ابرشیر عزیز، سپاس از مطالب جامع شما که به فهمیدن من از نمایش کمک بسیاری کرد.
۱۹ آبان ۱۳۹۳
نازی گرامی از لطف شما و زمانی که گذاشتید برای خواندن ممنونم.
۱۹ آبان ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید