قسمتی از نمایشنامه(مرگ در میزند)نوشته ی وودی آلن
نات: (خوب مرگ را برانداز میکند.) متأسفم، اما باور نمیکنم شما مرگ باشی.
مرگ: چرا؟ انتظار داشتی کی باشه ـ راک هودسن؟
نات: نه، قضیه این نیست.
مرگ: میبخشید که ناامیدتون کردم.
نات: عصبانی نشو. چه میدونم... همیشه فکر میکردم تو... ا... قدت بلندتر باید باشه.
مرگ: من یک وپنجاه وهفتم. نسبت به وزنم مناسبه.
نات: تو یه کم شبیه منی.
مرگ: پس میخواستی شبیه کی باشم؟ من مرگ توام.
نات: یه کمی بهم
... دیدن ادامه ››
وقت بده. یه روز دیگه.
مرگ: نمیتونم. توقع داری چی بگم؟
نات: فقط یه روز دیگه. بیست وچهار ساعت.
مرگ: این یه روز رو واسه چی میخوایی؟ رادیو گفت فردا بارون میآد.