یاداشت بهرام تشکر کارگردان نمایش دختر یانکی
یادآوریِ یک مهم: ذاتِ تئاتر مُردَن نمیشناسد!
«دختر یانکی» با همهی ضعفها و قوّتهایش کار خود را ادامه میدهد و از گُذَر تجربهی حضور خویش بر صحنههای تئاتر، درسهایی چند به من میآموزد. حالا و پس از پایانِ چندمین اجرای «دختریانکی» دل را به نوشتهای میسپارم که اِصرار بر آن تنها یک دل نوشته است و بَس:
یک:
مدیرانِ به مَسند رسیدهای که قرار بود در فضایِ اعتدال و اُمید سیاستهای اجرایی جدیدی را به کار بندید و داعیهدار تغییر هستید، آنان که پیش از شما بر این مقام بودهاند گُمانشان بود که تَردستیهای پشت دربِ اتاق بستهشان راه بر ما بیقراران میبندد، اما نمیدانستند که نبضِ حیاتِ ما از طاقِ
... دیدن ادامه ››
فروریختهی بیشوکت آنان نمیگذرد! چرا که ما پیش از این ، دودِ چشمانِ خویش را در ظلمتِ عصرِ خود سوده بودیم و قلبِ برادرانمان که تپشِ سرخِ زندگی را در دهلیزهای سردِ وجود، مُکرر مینمود، چراغ رهنما قرار دادیم. باشد که شما تازِگان دل نبندید بر اوهامِ قدرتِ خویش که جز فروپاشی سدهای شما در خروشِ سیل ما چیزی نصیبتان نیست، پس برای تئاتر بکوشید و بکوشید که «ذاتِ تئاتر مُردَن نمیشناسد».
دو:
دیگرانِ دلخوش به تالارهای زرنگار و قصرهای مجهز به آلات سُلطه که بیهیچ قیدی «زمان» و «مکان» را غصب میکنید، بر اسلوبِ خود پای نفشارید که قواعدِ شومتان دیگر فریبایِ نسلِ تازه نیست. جلوهفروشی هر روزهاِتان دیگر دل خَلق نمیبَرَد چرا که دیریست طلسمِ انحصاریاِتان، مُحافظ بُرج عاجتان نیست و چندیست که دستهای توخالیاِتان بر عام و خاص آشکار است و همگان میدانند که گُل یا پوچِتان بی هیچ گُلی پوچِ پوچِ پوچ است.
سه:
دانشجویانِ هم سِلکِ به ستوهآمده از تَرکهی استادان، شاید وقت آن است که «راهِ» خویش پیش گیرید که دانشستیزانِ معرکهگیر بَساطشان را بر سر هر گُذر پَهن میکنند تا قُلدُرانِ همهکاره بنمایند، امّا چه سود که هاوَنِشان بر آب میکوبد آن هنگام که شما همبستگی و همبودگیِ خویش را در «اتّحاد»ِ خویش باور کنید.
صد البته و :
بی هیچ منّتی، قدردانِ آنانَم که بی هیچ منّتی دست برادریاِشان را در روشنایِ روز بر دستم نهادند و در گذرگاه یأس و هراس بر من شجاعت ارزانی کردند. قدردان آنانم که خطای من را بر من ندیدند و کاردهایشان را جُز از برایِ قسمت کردن بیرون نیاوردند و پیروزی را جُز از برای همگان نخواستند. باشد که زندگی «جامهایشان را به زَهر خود نَیالودَد».
در آخر:
خُردهگیرانِ کوچک بدانند که ما خود بهتر بر نقصِ خود آگاهیم و از آن جمله اَبلهان نیستیم که در هیاهوی سوتها و تشویقها گُمان کنیم که بارِ خود بستهایم، چرا که رسمِ ما رسمِ ساحِران نیست که بر معجزهی خویش قصدِ فریب مردمان دارند؛ رسم ما رسمِ ناسازگاریست و روزگاری پیش، حسابِ خود از هوچیان جدا نمودهایم.
بهرام تشکر
کارگردانِ تئاتر
شهریور ماه ۱۳۹۵