دیشب شب اول نمایش و شب افتتاحیه بود
خب مثل اکثر افتتاحیه های دیگه نیم ساعتی ملت سر پا نگه داشته بودن تا الکی از هم قدر دانی و تشکر کنن و هندونه زیر بغل هم بذارن. خلاصه بعد از سی چهل دقیقه پرتاپ هندونه وارد سالن تاتر شدیم که ای کاش در این سی چهل دقیقه راجع به نمایش هم صحبت می شد.
و اما تاتر:
این کار یه کار کاملا دانشجویی و جوان بود. بازی ها خیلی معمولی بود. با توجه به اینکه این کار یه کار ابزورد بود، بدیهی بود که شاهد بازی های خیلی اعراق آمیز باشیم که البته خیلی هم اینطور نبود. ولی به جاش تاتر سرشار بود از فریادهایی که به نظر من اصلا با سالن نمایش تناسبی نداشت.
این کار از نور پردازی خوبی هم بهره مند نبود.
به نظر من بازیگر نقش کلاو بهترین بازی در این نمایش ارائه داد ولی باز هم می تونست بهتر از این هم عمل کنه. خصوصا در صحنه دیدن پسر بچه. به نظر من این بازیگر توان زیادی داشت. در این تاتر سعی کرده بود از نمایش در انتظار گودو الگو برداری کنه که بهتر بود به خودش اتکا می کرد و یا شاید بهتر بود کارگردان به این بازیگر اطمینان بیشتری می کرد. نمی دونم
بازیگر نقش پیر مرد ولی خیلی معمولی بازی کرد. به نظر من واکنش های انقدر سریع دست و گردن اصلا مناسب
... دیدن ادامه ››
این نقش نبود. یه جوری بود که احساس می کردی از خباثتشه که روی صندلی نشسته نه از فلج بودنش
وجود سه عکاس که بی وقفه عکس می گرفتن هم یکی از عوامل برهم زدن تمرکز بیننده بود و به عقیده من بسیار بد و نا به جا بود
در اواسط اجرای نمایش بازیگر از کپسول آتش خاموش کن استفاده کرد که دودش حتی مزه دهنمون هم عوض کرده. حالا فکر سلامتی و ریه تماشاگران امر دیگه ای هست.
استفاده از واژه های هزل و به شمار زیاد مانند بیا این بخور نیز به نطر باعث افت ارزش کار پروه می شد.
در نهایت پسندیدن این کار بسته به انتظار شما داره
اگردنبال یه کار حرفه ای همه جانبه هستین، سراغ این کار نرین. چون واقعا اکثر گروه های تاتری جوان حمایتی ندارن که بتونن همه جوره کار ببرن و قالبا خیلی از چیزها با خواسته خودشون هم ممکنه فرق کنه
ولی اگز اهل تاتر های جوان و دانشجویی هستین، به شما توصیه می کنم از این گروه حمایت کنید که جوانان قابل و آینده داری بودن
و در نهایتی دیگر، برای کسانی که مانند من بیننده آماتور تاتر هستن،
این نمایش بیانگر کشمکش درونی یک پیر مرد است
نقش کلاو بیانگر عقل پیرمرد و پدر و مادر آن بیانگر ضمیر ناخودآگاه "هم" هستن که توسط او سرگوب می شن.
مرگ دنیای بیرون نیز بیانگر قطع ارتباط با واقعیت و دنیای بیرون می باشد.