در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | حامد مهربانی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 04:11:36
 

مدرس دانشگاه هنر و معماری پارس
مجری و سردبیر مجله هنری بوم (شبکه ۲)
تهیه‌کننده و کارگردان برنامه تلویزیونی بی‌چارچوب (شبکه ۴)
تهیه‌کننده فیلم‌های کوتاه خسرو ۱۲۷، طلوع سرد، عقیق و ...
مجری برنامه‌های تلویزیونی درانتهای الوند، بی‌کران، صفائیه، فیلم کوتاه و ...
عضو کانون تهیه‌کنندگان رسانه‌های دیداری، عضو کانون مجریان رسانه‌های دیداری، عضو انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران و فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران (IFJ)

 ۲۰ فروردین ۱۳۷۰
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
در نشست پژوهشی مطرح شد:
تعزیه یک میراث فرهنگی مردمی است / ژست در تعزیه چگونه شکل پیدا می‌کند؟


در «نشست پژوهشی شبیه‌خوانی، الگویی برای پرفورمنس‌های ... دیدن ادامه ›› معاصر» بر انواع امکاناتی که تعزیه و شبیه‌خوانی برای اجراهای معاصر می‌دهد تاکید شد.

به گزارش ایران‌تئاتر، «نشست پژوهشی شبیه‌خوانی، الگویی برای پرفورمنس‌های معاصر»، ششم مرداد با حضور علی شمس، ندا شاهرخی، یاسمن خواجه‌ای و حسین جمالی با دبیری حامد مهربانی در سالن استاد ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایران‌شهر برگزار شد.

تعریف‌ پرفرمورمنس در بستر اجرا

یاسمن خواجه‌ای، استاد دانشگاه و رئیس دپارتمان هنرهای نمایشی دانشگاه کارمون اورنی (فرانسه) در ابتدای این مراسم و اختلاف‌نظر بر عنوان نشست گفت: «پرفورمنس در اینجا به معنای عام اجراست و تعریف این واژه بنا به نظر هر کارگردان و هنرمندی می‌تواند، متفاوت باشد.»

او ادامه داد: «هر هنرمندی می‌تواند بر مبنای دید هنری از اجرای تعزیه به عنوان یک مدل اجرایی یا بخش نمادین آن بهره ببرد.»

خواجه‌ای در بخش دیگری از سخنانش گفت: «من پروژه‌ای در دانشگاه فرانسه ارائه دادم تا ببینیم چه اتفاقاتی برای تعزیه به عنوان یک میراث فرهنگی و جهانی می‌افتد. تعزیه برخلاف بسیاری از تئاترهای دیگر دنیا به صورت مردمی و سنتی زنده است. یک پدیده حکومتی و توریستی نشده است. البته که تعزیه سفارشی داریم اما بیشتر به شکل مردمی است که بسیار در دنیای امروز کمیاب است.»

او ادامه داد: «تعزیه هنوز به صورت مردمی و مستقل اجرا می‌شود و ما نمی‌دانیم بخش تئاتری آن در سال‌های متفاوت چگونه خواهد بود. چراکه این هنر از سالی به سال دیگر متفاوت اجرا می‌شود. ما باید تعریف‌های‌مان را در بستری که اجرا در آن اتفاق می‌افتد، تنظیم کنیم.»

تعزیه جایی در تئاتر آوانگار ندارد

علی شمس، نویسنده و کارگردان تئاتر نیز در ادامه بیان کرد: «تعزیه هیچوقت در تئاتر آوانگارد جایی ندارد و همیشه نگاه پژوهشگرانه نسبت به نمایش‌های ایرانی یک برگه سفید است.»

او افزود: «تئاتر غرب شناخت دقیق و بسیطی نسبت به تعزیه ندارد، چون فرهنگ تولید نمایش ایرانی از ژست خالی است و ما با فقر ژستی مواجهیم.»

این هنرمند با بیان اینکه ما کتاب مهمی هم در این زمینه نداریم، گفت: «آنچه به تعزیه برمی‌گردد یک ساحت تکوینی است که امروز به عنوان یک شکل نمایشی در اختیار ما قرار گرفته است. می‌توان تعزیه را به عنوان یک شکل نمایشی پسندید و روی آن کار کرد. فرم تعزیه چون رویکرد آوایی دارد، می‌تواند متن‌هایی را برای شکل خودش دراماتورژی بکند. دراماتورژی آن هم عموما آوایی و موسیقایی است.»

شمس بیان کرد: «تعزیه می‌تواند منبع الهام تئاتر باشد، تئاتر به مثابه یک عضو کوچک از اجرا. چون اجرا یک امر بسیط گسترده است و تئاتر یکی از برنمونه‌های اجراست. بنابراین وقتی صحبت از اجرا می‌شود، درباره چیزی بزرگ‌تر از تئاتر صحبت می‌کنیم. و به همین دلیل خیلی بهتر می‌شد اگر درباره تعزیه به عنوان یک شکل نمایشی و کارکرد آن در تئاتر معاصر صحبت می‌کردیم.»

در تئاتر و آیین کیفیت ژست مهم است نه کمیت آن

ندا شاهرخی، کارگردان تئاتر نیز با تاکید بر مردمی بودن تعزیه گفت: «تعزیه به دلیل داستانی که تعریف می‌کند و رابطه‌اش با مذهب، شاید از جانب خیلی از مردم، هنری حکومتی محسوب می‌شود. اما تعزیه‌ای که هم اکنون زنده است، حکومت در آن نقشی ندارد و کاملا مردمی است.»

او ادامه داد: «تعزیه یک هنر تاریخ گذشته یا موزه‌ای نیست. برای من بخش زنده ارتباط بین مخاطب و اجراگر این هنر که مرز بین آن‌ها از بین می‌رود، اهمیت دارد. یکی از آرزوهای من این هست که به این ارتباط دست پیدا کنم.»

شاهرخی بیان کرد: «در تئاتر و آیین کیفیت ژست مهم است نه کمیت آن.»

شبیه‌خوانی بهترین روش صحبت کردن با مردم

حسین جمالی، دیگر هنرمند و کارگردان حاضر در این مراسم گفت: «ارزش شبیه‌خوانی برای من این است که بهترین روش برای صحبت کردن با هر مردمی به روش خودشان حرف زدن است. شبیه‌خوانی‌هایی که ما می‌بینیم به نوعی تضعیف شده‌اند و تصویرسازی در آن اتفاق نمی‌افتد. تصویرسازی در اثری که به شکل میدانی اتفاق می‌افتد، وجود ندارد.»

او بیان کرد: «نمایش و تئاتر با هم متفاوت است. نمایش هنری مردمی است و تئاتر نام یک مکان است. در تئاتر اندیشه‌ای را برای یکسان‌سازی روی صحنه می‌برند اما رویکرد نمایش متفاوت است. شبیه‌خوانی، زاده فرهنگ ذکر و یادآوری در زندگی این منطقه از جهان است. ما حقیقتی را تکرار می‌کنیم تا از یادمان نرود.»

به گفته این هنرمند، تعزیه هیچوقت حکومتی نبوده است، اما حکومت از آن بهره‌برداری می‌کند برای شکل‌گیری یک اجتماع.

او گفت: «هنری که مردنی و موزه‌ای است، اجازه بدهید بمیرد. اما اگر مانده است به دلیل این است که توان دارد. این توان از شباهت شیوه حرف زدن این هنر با زبان مردم است.»

این هنرمند گفت: «اگر هنرمند معاصر تکنیک‌ها را فرا بگیرد می‌تواند از آن برای هنر خود بهره ببرد. شبیه‌خوانی یک اجرای خردگراست ولی گاهی دیده شده که شبیه‌خوان‌ها آن را به سمت مداحی می‌برند تا بعد احساسی آن را زیاد کنند. شبیه‌خوانی خوب وجود دارد، اما بسیاری از این شبیه‌خوانی‌ها کیفیت ندارند.»

تا تعزیه را نشاختید آن را مدل پرفورمنس قرار ندهید

محمدرضا خاکی، استاد دانشگاه، مترجم و مدرس تئاتر که مهمان این برنامه بود، در پایان با بیان اینکه من به عشق تعزیه به ایران برگشتم، گفت: «نسخه‌های تعزیه به زبان‌های مختلف ترجمه شده است و بزرگ‌ترین منبع مطالعاتی آن در واتیکان است.»

او ادامه داد: «بهترین الگوهای این هنر در آثار بهرام بیضایی است و این درست نیست که در این‌باره کلی‌گویی کنیم. من خواهش می‌کنم تعزیه را مدل پرفورمنس قرار ندهیم. اول متون تعزیه را بخوانیم. این هنر بسیار قاعده‌مند است.»

این مدرس تئاتر گفت: «عمر واژه شبیه‌خوانی بیشتر از 50 سال نیست. تعزیه اصلا به سوگواری ختم نمی‌شود و انواع و اقسام متفاوت دارد. ما در هر نمایش باید تخیل مخاطب را مدنظر قرار دهیم و این هنر از تخیل مخاطب بهره می‌برد.»

خاکی در پایان سخنانش بیان کرد: «یک مجلس زره‌پوشی پر از ژست است. پس تعزیه هنری فاقد ژست نیست.»
دیدن این نمایش متفاوت و جالب رو پیشنهاد میکنم
دیالوگ های ماندگار و نور پردازی و موزیک عالی
همگی خسته نباشید
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یعنی اگر نظر من در ادبیات، جایی داشت و محل توجه بود، یک قیدی به این جمله «شنیدن کی بُود مانند دیدن» اضافه می‌کردم که «نخیر! شنیدن، خودش عین دیدن است» و یا اینکه «چه دیدنی بالاتر از شنیدن» و از این دست جملات، که به طریقی، ارادت خودم را به نمایش «شنیدن» کوهستانی ابراز کنم.

نمایشی تروتمیز، بازی‌هایی خوب و داستانی با جزئیات دقیق، که نشان از کارگردانی دارد که فوران خلاقیتش، آرامش نمایش را به هم نمی‌زد و تماشاگر را تا آخرین لحظه، با خود همراه می‌کند و حتی اگر کسی چون من، به تماشایش رفته باشد، بعد از نمایش هم رهایش نمی‌کند و تا همین الان که این‌ها را می‌نویسم، در مغزش به بازاجرای نمایش می‌پردازد.

این پاراگراف دوم را هم نوشتم که بدانید همچین بی دلیل نمی‌گویم به این جمله «شنیدن کی بُود مانند دیدن»، باید قیدی اضافه کرد. نمایشی ارزشمند دیدم که این حرف‌ها را می‌زنم. آفرین به عوامل نمایش شنیدن.
به قول این رفقای مجازی، لایک!
 

زمینه‌های فعالیت

سینما
تئاتر