در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مارال جاوید راز | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:43:55
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
باعث خوشحالیه که موفق شدم این نمایش رو ببینم. زندگی در تئاتر به راستی منو جذب کرد چه از لحاظ بازی بازیگرا و چه از لحاظ نوع دکور و چینش داستان
البته انتقادهایی هم مثل همیشه میتونه وارد باشه اما ترجیح میدم یه بار دیگه کار رو ببینم و بعد نظرم رو بگم.
خیلی خیلی موفق باشید و خسته نباشید
محمد برهمنی، سپیده و ایمان صیادبرهانی این را خواندند
میترا، نفیسه نوری، امـیـر و حدیثم این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
پوستر فوق العاده ای طراحی شده که کاملا جذاب و گیراست . . . امیدوارم خود کار هم به همون اندازه جذاب باشه
نام خانوادگی نویسنده هم خیلی راهبردیه :)))
۱۲ آذر ۱۳۹۷
ممنونم،امیدوارم از دیدن این اجرای متفاوت لذت ببرید و قطعا از نظرات شما استفاده میکنیم
۱۳ آذر ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ببخشید که مقداری دیر دارم نظرم رو میدم اکونت قبلیم رو یادم رفته بود.
باید بگم که سخته کارهای کلاسیک رو با همون حالتی که هست به خورد نسل جوون داد. بدون شک باید فضا طوری تنظیم بشه که تماشاگر ها از هر سنی جذب کار بشن.
نمایشنامه دارای بعد فضایی و زمانی مخصوص به خودش هست و حاوی چند پیام مهم و حتی انقلابی. این پیام ها رو میشه از صحبتهای او پسر بچه که نقش روح گریشا رو بازی میکرد فهمید.
اما اجازه بدید اینو بگم که با وجود جمعیت زیاد بازیگرا متاسفانه کار در برخی موارد خیلی کسل کننده میشد. و نمایش پیام خودش رو نتونست برسونه
کار دارای رنگ و لعاب بود اما روح نسبتا ضعیفی داشت
بازی برخی بازیگرا که اکثرا هم قشر جوان و تازه کار بودن با اینکه داشتن سعی خودشون رو میکردن اما به هر حال مقدار زیادی ضعف داشت.
البته به عنوان اجرای یک گروه تازه کار و جوان و به عنوان اولین کار این کارگردان (البته اگر اینطوری باشه که سایر کاربران گفتن) میشه گفت امیدوار کننده بود. خیلی جاها واقعا تاثیر گذار بود اما به هر حال ایرادات زیادی وارده
از ایراداتی که به چشم میخورد این بود که بازیگرا تو یه لول نبودن. دیگه اینکه در یکی دو مورد بازیگرا با خنده تماشاگرا خودشون رو گم می کردن تو صحنه
ریتم صحنه اول یه کم تند بود و متناسب با شرایط اون فروشگاه نبود اما تو صحنه های بعدی فکر می کنم مقداری تناسب پیدا کرد با موقعیت
یا اینکه در یکی از صحنه ها ورود بازیگری که دریانورد بود و از پشت پنجره دیده میشد غلط بود
من متن کار رو حدودا 3 سال پیش خوندم. این کار هم مثل بقیه کارای "مک دونا" تماشاگر رو به عمد به اشتباه میندازه تا تماشاگر به دام بیوفته. در فیلم تری بیلبورد ایشون که اتفاقا اسکار رو هم گرفت شخصیت اون پلیس و مادرش خیلی شبیه به شخصیت جان پتن و مادرش هست. تو صحنه آخر جان پتن یهو گریه کرد و همه یه نقش برگردون از این آدم خبر چین دیدیم که انتظارش رو نداشتیم. البته خیلی سخته اول نقش یه آدم حقه باز و مکار و خبرچین رو بازی کنی (البته خوب بود بازیشون) و بعد از اون همه نفرت انگیز بودن یهو دل رحم بشی و گریه کنی که انصافا بازی خیلی سخت و قوی میطلبه اما به هر حال حس خوبی به فضای صحنه نمیداد.
دیگه اینکه یکی از اون دو خانمی که فروشگاه رو اداره میکردن خیلی بی حال بازی میکرد.
متن نریشن هم با متن نمایش همخوانی نداشت (حداقل من اینطوری ... دیدن ادامه ›› فکر میکنم).
اما در هر صورت بازیها در برخی جاها خیلی خوب در اومده بود و تماشاگر رو خیلی جذب و همراه میکرد. به طور کلی کار حوصله سر بری نبود و من شخصا دوست داشتم کار رو تا آخر نگاه کنم و ببینم چه اتفاقی قراره بیوفته.
من قبلا هم گفته بودم که اجرای کارای "مک دونا" که به راستی استاد نمایشنامه نویسی با سبک مخصوص خودشون هستن خیلی آسون نخواهد بود.
امیرمسعود فدائی، رضا غیوری، سمانه تیموری و امیر این را خواندند
محدثه بهمنی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خیلی دارین تعریف میکنین از این نمایش، قضیه چیه؟. . . این گروه قبلا هم جایی نمایش داده بریم سابقشون رو نگاه کنیم؟ . . . به عنوان یه کسی که خیلی حرفه ای تئاتر میبینه باید بگم کمتر پیش میاد گروهی بتونه کارای استاد "مارتین مک دونا" رو خوب اجرا کنه چون در عین سادگی ظاهری خیلی پیچیده و سخته کارای ایشون . . . ولی خب باید رفت و دید این گروه چطور اجرا میکنن