در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال Fragile1991 | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 22:52:48
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بی صدایی آرام آرام پژواک صدایش را به گوش می رساند.

ما با تئاتری مواجه ایم که در عین سادگی اش، گیراست. روایتش را با ضرب آهنگی حساب شده پیش می برد و مخاطبش را به آرامی با خودش همراه می کند. هیچ دیالوگی را از دست نمی دهیم، از سکونِ صحنه خسته نمی شویم و در نهایت به "بی صدایی" مان فکر می کنیم. همه آنچه از ذهنمان می گذرد ولی نمی توانیم اثباتش کنیم.

لذت بردم و تشکر می کنم.
Negin Fooladi و امیر مسعود این را خواندند
زهره مقدم این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
جناب توماس اوسترمایر سلام می رساند...
به هر حال یک موی سیاه از خرسِ زخمی کندن غنیمت است.
زهره مقدم و ZhiZhi این را خواندند
میثم این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
"درها و دیوارها" به تماشاگر اجازه ورود نمی دهد...

*"درها و دیوارها" با نوری آزاردهنده و صدای نریشنی بدون وضوح شروع می شود. نور سفید با فلاش های پی در پی و سریع، اتفاقات روی صحنه را منقطع و اسلوموشن نشان می دهد و صدای هذیان های زنی از باندهای سالن پخش می شود. با احتساب صدای فن سالن، ما تمرکز بسیار پایینی برای فهمیدن حرف های زن داریم. این افتتاحیه نمایشی است که با تماشاگر خود بیگانه است...

*نمی توانیم جغرافیایی که شخصیت های نمایش در آن زندگی می کنند را درک کنیم. "داستان" هایی را که برایمان تعریف می کنند به گوش مان آشنا نیست. آنها با دنیای معاصر ما و هویت مان هیچ سنخیتی ندارند و معلوم نیست در این اسفند ماه، در سالن انتظامی، چرا احضار شده اند و از جان ما چه می خواهند؛شخصیت هایی که از ذهن نویسنده ای ایرانی خلق شده اند !

*شخصیت ها، داستان هایی برای ما تعریف می کنند که همه ی آنها پیش از نمایش اتفاق افتاده اند و ما در اکثر اوقات می شنویم و می شنویم و می شنویم... ... دیدن ادامه ›› و صرفا به لطفِ یک کارگردانی حساب شده میزانسن های زیبایی می بینیم. از اواسط نمایش درگیرِ یک معما می شویم و در نهایت هم رویاها و کابوسها از انسان انتقام می گیرند و تمام.

ما نتوانستیم نمایشی ببینیم و با آنچه که بر خاطرمان می ماند خیال پردازی کنیم. چرا که پشتِ "درها و دیوارها" گیر کردیم.