من هم
بس دلگیرم این روزها
از غبارآلودی این شهر خاکستری
و هر صبح
ریه هایم تشنه
هوای کودکی

و چشمانم آزمند
تصویر دخترکی
که
آسمان جولانگاه عریانی گیسوانش بود
دخترکی
که سالهاست بی حضور هیچ بادی
پوسیدگی موهایش تنها به چادری سیاه سر آسود
دخترکی
که هنوز هم نمی داند
زن بودن تعریف کدامین گناهش بود



از: ...

باید دلم را پس بگیرم.
دست های من
خالی تر از این حرفهاست...

پشت سرت را فراموش کن
برو و آسوده باش!

کسی به سنگها
تهمت عشق نمی زند…

از: ...

شعر ، ردیف و قافیه نمی خواهد.

بوی آغوش تو..

هر دیوانه ای را
شاعر می کند..!!

از: ...

تمام رمان های عاشقانه دنیا

در موهایت ویرایش میشوند

اما هنوز جایی از این خانه...

میان ورق هایی روی میز

یا درون پاکتی سیگار

فلسفه ی رفتنت را عجیب پیگیرم.... !!

از: ...

.گاهی وقت ها..
بعضی چیزها را یادم می آید که نباید..که نبــــــاید..
چـیـزهـایی کـه مـرا دیـوانه تر مـی کـنـد،
خـب!
مـن بـه هـمـه شـان نـیـاز دارم به گمانم..
من یاد نگرفته ام چطور این بعضی چیزها یادم نیاید..بلد نیستم..
....
.
خنده ات ! خنده ات ! خنده ات !!

از: ...

می پنداشتم
آمده ای که دستانم را بگیری..!

اما حالا...
در پس تمام بهانه های نبودنت..

دستی که گرفته ای
دست پیش است و
آنکه پس می افتد
.
.
.
من...!!!

از: ...

پیراهنت در باد تکان می خورد...
این
تنها پرچمی است
که دوستش دارم...!!

از: ...

یک جایی می رسد که آدم دست به خودکشی می زند،

نه اینکه یک تیغ بردارد رگش را بزند...نه!

قید احساسش را می زند...!!!

از: ...