وداع
با آنکه مرگ در اختیار من است
هنوز زنده ام
عجیب است نه ؟
من با تمام وجود به تماشای زندگی مشغول
و زمان در نهایت دقت
-به سان جلادی که تیغش را تیز می کند -
عقربه هایش را کوک می کند
من با همه جان به میثاق جهان آمدم
و جهان با همه توان به پیکار من
خوشحالم
... دیدن ادامه ››
که هنوز می توانم
لحظه لحظه
در این حضیض لذت غرق شوم
و راضی که در آخر به آخر رسیده ام
و آخر تمام راه ها
سکوت است و سکوت و سکوت
انگار موسیقی لعنتی زندگی
میان دو فاصله سکوت گم می شود
و آرامشی میان دو طوفان آغاز
گام ها آهسته آهسته می افتند
و خاطره ها واحه واحه به ابدیت می پیوندند رخوتی دلنشین رخنه کرده در سراپا
کاش زندگی همه اش یک درنگ طولانی بود
که در دو فاصله سکوت
گم شده بود.