واقعآ تعجب میکنم از تعریف و تمجید آقایون و خانم هایی که علی رغم دیدن این مزخرف باز هم اضحار شعف و شگفتی دارن
دوستان عزیز، ایرانیان شاهنامه دوست انصافاً برید این به اصطلاح نمایش رو ببنید بعد خودتون قضاوت کنید
نقد من از چند جهته
اول اینکه بغیر از دکور واقعا قوی کار و اکسسوار صحنه چیزی برای دیدن وجود نداشت
فقر موسیقی :موسیقی کار بشدت ضعیف و لاغر بود ته ته موسیقی یه خانم نی نواز بود که شاید زنده اجرا میکرد
خوانندگی علی زند وکیلی هم آخه بی مورد بود و محلی از اعراب نداشت خوب تورو خدا شما بگین به علی زند وکیلی بعنوان نقش نیمه موافق و مثبت رستم چه ربطی داره که درباره تهمینه شعر بخونه اونم سوار بر رخش رستم
بعدشم همه جا میخونه تقی به توقی میخوره علی جان
... دیدن ادامه ››
میزنه زیر آواز
خب نقد بعدی بازی بشدت بد، تصنعی و بدرد نخور بازیگر هاست
صدای فالش سهراب، عربده های خنده آور رستم
بابا آخه ما رو آدم حساب میکنید آخه اون چه جور رستمیه که اسب سواری بلد نیست باز گلی به جمال امیر آقایی یه دوقدم بلد بود اسبو راه ببره سهراب حتی نمی تونست سوار بشه
واقعاً نمیدونم چطور کارگردان اوکی داده
نقد بعدی بی هویتی و آشوب هنر ور ها بود
اونایی که نمایش رو دیدن تصدیق کنن مگه اول نمایش یه تعداد زیادی سیاه پوش نمیان؟ خب اینا مگه با وجدان منفی رستم نیستن؟ خب پس چرا جاهای مختلف دیگه اونا رو میبینیم با همون لباس و ریخت و هیکل؟
نقد بعدی تصاویری که ویدئو پروژکتور پخش میکرد وقتی رستم رو نشون میداد یه اژدهای چینی قرمز و نارنجی با اون سیبیل های مخصوص چین روی تصویر رژه میرفت
نقد بعدی اونایی که نمایش رو دیدن بگن؟ اون گاو طلایی که طوس میاره رو اصلا فهمیدن چه ربطی به داستان داشت
فکر میکنم نویسنده گفته چقدر خوبه داستان گوساله سامری رو وارد داستان کنم رستم هم مثل موسی بیاد و گاو رو ازبین ببره
بگین آقای پارسایی، یا نویسنده محترم یا هر کس دیگه ای که مدافع این مزخرفی بگو این گاو طلایی که دود از دهنش میاد افسارش هم دست یه جادوگر قرمز پوش کچل که شبیه به ضحاک دوتا مار از شونه هاش در اومده چه ربطی به قضیه داره؟ ثانیا چند درصد مخاطب هاتون متوجه منظور تون از این کار شدن؟ بابا رفتین سوال کنید بیننده منظور من از این صحنه این بودداااا فهمیدی یا نه؟
نقد بعدی جناب کارگردان محترم آقای پارسایی نمایش تون کمدی بود یا تراژدی؟
اگه تراژدی بود رفتی سوال کنی ای مخاطب من متوجه شدی نکته اش کجا بود؟
بعدش هم این رازی که حدود حداقل هفت بار رستم تکرار میکنه که یه راز دارم یه راز دارم چی میشه چرا مخاطب رو هاج و واج ولش میکنی
ادعا میکنم 90 درصد نفهمیدن راز رستم چی بود دوساعت و خورده ای میگی راز راز تو 5 ثانیه میبندی آخه اینطور نمیشه گلم
یه سوال دیگه از کارگردان :جناب آقای پارسایی واقعا هدف تون چی بوده؟ بنظر خودتون چه قدر موفق شدین؟
در آخر بگم همین دکور و لباس و لوازم صحنه رو نگاه کنید کاملاً در عین زیبایی شباهت عجیبی به لباس ها و کاخ تو فیلم ارباب حلقه ها داره
خود جناب پارسایی بار ها و بار ها از هویت حرف زدن و نمایش ایرانی رو مطرح کردن
واقعاً واقعا جای تاسفه
از متن به این دلنشینی و داستانی به این جذابی یه همچین چیز شلم شوربایی ساختن واقعا هنر میخواد واقعا از هنرمندان کشورم ممنونم که منو اینطور شگفت زدم کردن
واقعاً نمیدونم چطور تشکر کنم