اول:انتظارم برای کشف یه کارگردان جدید و یه فیلم کوچک به یادموندنی کاملا برباد رفت!
دوم: فیلم رو دوست ندارم.تصویر یا بهتر بگم عکسای خوبی داره...ایده جوانه زدن عشق تو دل این فضای سرد حاشیه ای ام خیلی خوبه ...ولی کو عشق؟!
بارها زل زدن به حرفای نچسب دو بازیگر بد بخصوص ساعد سهیلی تو یه کانتینر نهایت عاشقی کردن فیلمه.مقایسه کنید عشق و نگاه و لوس بازی های نوید محمدزاده و باران کوثری را در عصبانی نیستم که اون چقد به دل میشینه و هوس عاشقی میکنی! با این فیلم که اصلا به دل نمیشینه.
فیلمنامه دستش خالیه...هیچ داستان حاشیه ای و شخصیت جذابی در کنار خط اصلیش نداره واین باعث میشه ما یه ساعت صبر کنیم تا بالاخره اتفاق فیلم بیوفته و ساز جدایی دو عاشق کوک بشه و در بیست دقیق داستان جمع بشه و تموم.وقتی حس عاشق های کوچولو رو درک نکردیم سکانس مثلا هولناک آخر هم برامون بی اهمیته.
آخر:کارگردان جوان و تازه از گرد راه رسیده با یه ذهن پر از تصویر و ایده و انگیزه رو درک میکنم.