در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | کیارش درباره نمایش مایوزر: در جستجوی معنایی برای انسان نقد و بررسی تئاتر مائوزر نوشته هاینر مول
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:12:14
در جستجوی معنایی برای انسان
نقد و بررسی تئاتر مائوزر
نوشته هاینر مولر
به کارگردانی ناصر حسینی مهر
امتیاز 8.5 از 10
(قسمت سوم)

انسان در مائوزر

در ابتدا مائوزر کاری با واقعیت موجود ندارد و انسان مولر ادامه راه تدبیر برشت است. در تدبیر حزبی وجود دارد که به دنبال ... دیدن ادامه ›› انقلابی است. در مائوزر آن انقلاب پیروز شده و آن حزب به موفقیت دست یافته است و آن بهشتی که با انسان اندیشمند برشت تصور میشد به نمایش درآمده است. بهشتی که هیچ شاکله ای از بهشت را دارا نیست و در همان نگاه اول هم خود خود دوزخ است!
انقلاب پیروز شد و انسان اندیشمند برشت به دوزخی گرفتار شد که معلوم نیست در آن چه چیز را در نظر نگرفته بود؟! در نگاه اول پاسخ خوبی به تدبیر میدهد که مجموعه انسانهای اندیشمند چیزی که در نهایت میسازند یک دوزخ است.
اگر با دنبال کردن اندیشه های فلاسفه به نتایجی در زمینه اینکه انسان چیست رسیده اید با دیدن مائوزر دوباره به نقطه صفر بازمیگردید. مولر به خوبی حرف از وجدان به میان نمی آورد. چون وجدان یک مسئله نسبی است و مطابق فرهنگهای مختلف متفاوت است. در همان تعریف مدرن هم وجدان زیرمجموعه عقل آمده است و قوه ای است که به قضاوت عقل کمک میکند و کارکردش براساس تجربه است. بنابراین وجدان همیشه درست قضاوت نمیکند.
به ظاهر انسان مولر با حس ترحم و همذات پنداری درگیر میشود.اما مشخصا مولر در توهمات دراماتیک خودش را غرق نمیکند و شعارهای توخالی من عاشق میشوم پس هستم سر نمیدهد و احساسات و عواطف را اصالت بشر معرفی نمیکند.
پس مولر چه جایگزینی در تعریف انسان ارائه میدهد؟ آیا اصلا این تعریف در مائوزر بیان شده است؟
به ظاهر مائوزر فقط طغیانی علیه تدبیر برشت است و آلترناتیوی از معنای انسان ارائه نمیدهد. اما عمق مطلب یک مسئله را آشکار میکند. انسان مولر فقط نمیخواهد. اختیار و همین و بس؟
بدترین اصطلاح برای خواستگاه آزادی بشر "اختیار" است! نه. مولر حرفی از اختیار نمیزند. اختیار از ریشه خیر است و قوه انتخاب خیر. در اصل اختیار قوه ای است که به ما اجازه نمیدهد شر را انتخاب کنیم. انسان اصلا اختیار ندارد و مجبور به انتخاب خیر نیست. انسان در اصل آزاد است و علی رغم اینکه میداند خیر چیست میتواند آنرا انتخاب نکند.
انسان مولر آزاد است. دیگر نمیخواهد بکشد و دلیلی هم برایش ندارد. حتی آگاه است که نان روز انقلاب از کشتن دشمنان حاصل میشود اما دیگر نمیخواهد بکشد. دستش مال خودش است و زندگیش مال خودش است. با علم به اینکه چه چیزی خیر است میخواهد آزادانه آنرا انتخاب نکند و سرپیچی کند. انسان مولر هنوز همان اندیشمند برشت است. او آگاه به همه چیزهایی است که دیگران به آن آگاه اند. انسان مولر میگوید میدانم درست چیست اما نمیخواهم در انتخاب درست مجبور باشم.
ناگهان در اینجا واقعیت موجود خودش را نشان میدهد. اینکه انسان در هر دورانی اسیر جبر جامعه خویش بوده است. کافی است همرنگ جماعت نباشید تا انگشت نما شوید و محکمه ای نظیر محکمه مائوزر برایتان ترتیب دهند. کافی است آن کارایی که جامعه از شما انتظار دارد را نداشته باشید. جامعه لباس ، رفتار، شیوه زندگی و حتی مرگ انسان را تعیین میکند و انسان در انتخاب هیچ چیز آزاد نیست. بسط موضوع مائوزر به واقعیت موجود آن انتهای پوچ معنای انسان را بیشتر آشکار میکند:

- ولی من اکنون و اینجا میخواهم آنرا بدانم
من میخواهم در این سحرگاه شهر ویتبسک
که با چکمه های خونین، در آخرین جاده زندگی
بی هیچ اتلاف وقتی به سوی مرگ هدایت میشوم
با واپسین نفسهایم از انقلاب بپرسم: انسان کیست یا چیست؟

- پرسش تو بی وقت است. ما نمیتوانیم کمکت کنیم
و این پرسش به انقلاب کمکی نمیکند.

جای واژه "انقلاب"، "جامعه" بگذارید. وقتیکه نان جامعه از محل پاسخ به این پرسش مهیا نمیشود چه لزومی دارد در سالن چهارسو بنشینیم و فکر کنیم که انسان کیست یا چیست؟
(ادامه دارد)
"مجبور به انتخاب خیر نیست. انسان در اصل آزاد است و علی رغم اینکه میداند خیر چیست میتواند آنرا انتخاب نکند."

تعبیر و تفسیر واقعا جالبی بود. چه خوبه که می نویسی کیارش جان تا ما تنبلا استفاده کنیم :)) دمت گرم
۱۴ اسفند ۱۳۹۳
در ضمن دمت گرم که نمایشنامه "تدبیر" رو لینکش رو گذاشتی. خیلی متن عجیب، جذاب و جالبی بود. انقدر جذاب بود یه نفس نصفشو خوندم.
۱۵ اسفند ۱۳۹۳
ما خودمان را زودتر به محضرتان میرسانیم! ان شاء الله! ناز اون یک نفست! :)
۱۵ اسفند ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید