جناب الهی عزیز مراتب ارادتم را بپذیرید.
خوشحالم که تیوال محفل انسی ست برای حضورم درمیان شما خوبان.

کیان جان
تصور می کنم وانیک اتفاقا بر عکس برخی از روشنفکران ایرانی در دهه ی 40و 50شمسی در رویای جامعه ی بی طبقه و انقلاب کارگری نبوده است چرا که در شرایط دیکتاتوری پرولتاریا زندگی می کرده.. چه در قبل از بهار پراگ ، چه در دوران کوتاه بهار پراگ و چه بعد از اشغال چکسلواکی توسط نیروهای سازمان پیمان ورشو، حزب مسلط حاکمه حزب کمونیست چکسلواکی بوده که این آرمان ها را شعار می داده...در تاریخ آمده اتفاقا هاول بر علیه رژیم کمونیستی چکسلواکی(که در ارتباط تنگاتنگی با شوروی بوده) فعالیت می کرده و برای همین مغذوب واقع می گردد...
حال جای پرسش اینجا است که در نمایش دوم، زوج نمایش زندگی مرفه و بورژوایی دارند که با وضعیت زندگی خانواده های دیگر در جامعه کمونیستی چکسلواکی در آن دوران متفاوت است.. این احتمال را می دهم که این همان فرجه و تطمیع دولت کمونیستی به آدم ها و مزدورانش است تا آنها را وادار کند دوستانی مانند وانیک که مثل آنها فکر نمی کنند را فریب بدهند یا سر عقل بیاورند !!

ابرشیر عزیز از هماندیشی شما سپاسگزارم.
در این مورد من استناد می کنم به خطاب قرار گرفتن وانیک بعنوان کمونیست در طول نمایش و اینکه وانیک را بطور حتم خود هاول نپنداشتم و فکر می کنم هاول در نمایشنامه هایش سعی داشته بگونه ای کمونیسم را نیز مذمت نماید.