در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | بهناز بهادری درباره نمایش چمدان: در گونه ابسورد در نمایش ما به دنبال علت حضور نیستیم، به دنبال علت نبود
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:57:26
در گونه ابسورد در نمایش ما به دنبال علت حضور نیستیم، به دنبال علت نبودن هستیم. و پیدا کردن آن هم تنها لحظه ای ذهن ما را درگیر میکند و باقی گفتگویی ست که در پی این علت می‌آید؛ گفتگویی که چه بسا در ادامه هیچ ارتباطی با اصل نداشته باشد.
چرخه پوچی که در سطح مسائل روزمره و پیش پاافتاده را مطرح میکند و در باطن چنان به روح ما حمله ور می‌شود که باز مانند چرخه نخستین علت را از یاد ببریم.
نمایش چمدان از آن دست نمایش های ابسورد است:
اپیزود اول: چمدانی مجهول با قفلی بر سر؛ چمدانی که اجداد کسی را درون خود نگه میدارد، مثل یک رسانه است: از برندها و فروشگاه ها می‌گوید. در ذهن افراد فکر حشرات را به وجود می‌آورد. دو زن همه تلاش شان را برای گشودن میکنند ولی چمدان جایی گشوده میشود که میتواند با آنها هم کلام شود ولی آن زمان کسی تمایل به دیدن درونش ندارد... و کل تلاش ها بیهوده هستند.
اپیزود دوم: این اپیزود در عین حال که سعی در بی قصه بودن و ابسورد بودن دارد ولی موفق نمیشود. چمدان در غالب یک قصه با آغاز، میانه، پایان و نتیجه اخلاقی معرفی میشود.
اپیزود سوم: موقعیتی لامکان و لازمان و آدمهای گیرکرده در آن. آدمها نمی‌دانند چرا آنجا هستند ولی وقتی به اجتماع و با هم بودن می‌رسند و هر ... دیدن ادامه ›› کدام نام و تعریفی پیدا میکنند، علت را از یاد میبرند و مانند انسانهای نخستین در جهانی دیگر ازدواج، زن، عشق، ناموس، حجاب، نوستالژی و در کلیت هویت را تجربه می‌کنند. شخصیت های تیپ و شخصیت هایی با بار کمدی و نتیجتا زبان کمدی این بخش نیز از خاستگاه سبک برمی آید.
پس چه درست تر که هر اثری را در غالب سبکش و نه دلخواه خود یا آنچه بیشتر دیده ایم، بررسی کنیم و ببینیم.
خانم بهادری ارجمند
سپاس از نوشته اتان ... تمام انچه اشاره کردید در اپیزود سوم قابل تشخیص بود و آنقدرها سخت نبود که مخاطب انرا متوجه نشود اما نقدی که بر آن واردست همان نتیجه گیری شماست که اولا هویت مندی خاصی روشن نمیشود و بسیار ناقص ست ودوما مشخص شدن ان باید بیانگر نتیجه ی خاصی باشد که نیست ...
۲۷ بهمن ۱۳۹۴
درود خانم ثانی عزیز
هدف من از توضیح درباره اپیزودها رسیدن به دریافت جدیدی نبود؛بلکه همسان بودن ساختار ابسورد و نمایش بود.
مسئله ای که در اپیزود سوم با چمدان مطرح میشود، مهاجرت است؛از این اجتماعی که با دور هم جمع شدن، اصل موضوع را فراموش می‌کنند.
به نظر من ما باید ببینیم چرا این نوع ابسورد در جامعه فعلی ما قابل پذیرش نیست؟
چون ما از دورانی که بکت و یونسکو و حتی مهاجران ایرانی در آن دوره گذشتند، هنوز گذر نکردیم. و کماکان نیاز به درام کلاسیک داریم با آغاز، میانه و پایان
۲۷ بهمن ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید