در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | سامی آل مهدی درباره نمایش دیابولیک: رومیو و ژولیت: . بعد از دیدن این نمایش، که الحق خوب هم بود و از این کمتر از آتیلا پس
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 06:34:41
.
بعد از دیدن این نمایش، که الحق خوب هم بود و از این کمتر از آتیلا پسیانی در مقام کارگردان و محمد چرمشیر در مقام نویسنده انتظار نمی‌رفت، دو سوال مهم به ذهنم رسید:
۱. نوید محمدزاده چرا بعد از ابد و یک روز اینگونه ضعیف روی صحنه حاضر می‌شود؟! کسی که در آن فیلم و در فیلم عصبانی نیستم و حتی قبل از آن‌ها، در تئاتر، نقش آفرینی های قدرتمندی داشته و ثابت کرده توانایی های قابل‌توجهی دارد، چرا باید در این حد سرسری بازی کند و تماشاگر را به سخره بگیرد؟ بدترین لحظه‌ی نقش‌آفرینی ایشان هم در مهم‌ترین قسمت نمایش (پایان‌بندی) بود که چیزی بود در حد نمایش مهد کودک؛ کلمات چنان مقطع و خالی از هرگونه احساس بود که باورم نمیشد که یک بازیگر (جدای از اسم و رسمش) در مقابل زحمت و effort ـه فراوان همبازی‌هایش اینگونه احساس مسئولیت میکند. [تکرار هر آنچه در خدای کشتار کرده بود با این تفاوت که در آنجا ضعف او بخاطر ضعف کل نمایش اینگونه مشهود نبود.]
۲. دلیل بعضی بازخوانی‌های جناب محمد چرمشیر را از آثار ابدی و کلاسیک دراماتیک مانند این یکی، که از رومئو و ژولیت جاودانه‌ی شکسپیر بود، را متوجه نمیشوم. چرا که جز نام‌ها و توئیست‌های مهم و معروف آن، مانند مرگ‌هایش، همه‌چیز در خط روایی دست‌خوش تغییر شده و با اثری مستقل از اثر شکسپیر روبرو هستیم؛ همین تغییر کامل، این سوال را در ذهن بنده [که دارای حداقل عقاید ناسیونالیستی هستم] ایجاد میکند که اگر قصد بنای خانه‌ی جدیدی روی اثری باستانی داریم، چرا این اثر باستانی، ایرانی و نزدیک به خودمان نباشد؟! چرا اگر میخواهیم اثری تلخ‌تر و سیاه‌تر از اثری حماسی و کلاسیک بسازیم، چرا نام کاراکتر‌هایمان ... دیدن ادامه ›› جای رومئو و ژولیت، فرهاد و شیرین نباشد؟! منظورم را متوجه می‌شوید؟! دیشب در نمایش «باغبان مرگ» آقای دشت‌آرای با خلق اثری قوی توانست از نمایشنامه‌ی آقای چرمشیر [که این بار از داستانی اقتباس شده بود.] دفاع کند ولی امشب هرچند آقای پسیانی و تیم کاربلدش توانسته بودند اثری شایسته‌ی تماشا و تامل بیافرینند ولی هنوز سایه‌ی بزرگ این سوال که دلیل بازخوانی نمایشنامه‌ی رومئو و ژولیت چه بود، روی نمایشنامه‌ی دیابولیک: رومئو و ژولیت (و امثال آنِ) آقای چرمشیر سنگینی می‌کند.
.
بهترین اتفاق این دو نمایش [دیابولیک و باغبان مرگ] معرفی و حضور قدرتمند طراح صدا و موسیقی هر دو نمایش یعنی «بامداد افشار» بود که با خلق آثاری کم‌سابقه و نبوغ‌آمیز می‌تواند خود را به عرصه‌ی تئاتر و (حتی) سینمای کشور تحمیل کند.
جناب آل مهدی، تصور میکنم 'باغبان مرگ' هم بر اساس فیلم 'سکوت بره ها' نوشته شده است.
۰۳ دی ۱۳۹۵
سلام امیر جان.
باغبان مرگ از داستان «حکایت آرنولد کرامبک» نوشته‌ی پاتریک مک‌گراث اقتباس شده.
۰۳ دی ۱۳۹۵
سلام سامی جان، ممنونم از توضیحتون.
۰۴ دی ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید