در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | سارا ایرانی درباره نمایش مترسک: می گوید: من که از نمایش خوشم نیومد. جواب می دهد(با اعتماد به نفسی عجی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:53:25
می گوید: من که از نمایش خوشم نیومد.
جواب می دهد(با اعتماد به نفسی عجیب موهایش را کنار می زند): منم همینطور، اصلا خوشم نیومد...ولی اشکال نداره بزار دلشون خوش باشه، نیان توی سالن ببینن هیچکی نیومده!....
لیوان پلاستیکی آب را توی دستم مچاله می کنم و نگاهش می کنم، دلم میخواهد بروم روبه رویش بایستم بگویم: دقیقا داری منتت را سر چه کسی می گزاری؟ فرهنگ له شده ی تئاتر یک ملت یا بر سر کارگردان و عوامل این نمایش؟...اینها اگر دغدغه ی مسائل مالی را داشتند که این سیستم بلیط فروشی را راه نمی انداختند، اینها دنبال چند مخاطب فهیم اند که قطعا آن مخاطب شما نیستی، که اصلا نبودنت بهتر از بودنت است....پس راهت را بکش و برو...خواستم بگویم تو مرفه بی درد اصلا مسئله ی نویسنده ی این نمایشنامه را فهمیدی؟ نفهمیدی؟ خب مجبور نیستی اینگونه با حضور غیرمفیدت زحمت عوامل نمایش را به باد دهی، ببینم تو تماشاچی هستی یا سالن پرکن؟؟؟؟!....خواستم بگویم تو اول فرهنگ سروقت رسیدن را یاد بگیر بعد بیا ماحصل چند ماهه ی گروه و زحمت نمیدانم چند ماه و سال آقای بیضایی را با چندرغازی که بابت بلیط داده ای به سخره بگیر ....خواستم بگویم....نگفتم، هیچ نگفتم....سرم را پایین انداختم و از پله ها رفتم پایین....راستش کتاب بی شعوری آقای خاویر کرمنت را کامل نخوانده ام،نمیدانم راجع به این دسته از آدم ها هم چیزی نوشته یا نه، اگر ننوشته باید بگویم این تیتر را هم اضافه کند: بی شعورها به تئاتر می روند...آنها برای اینکه ثابت کنند بافرهنگند به تئاتر می روند.
سلام خانم ایرانی گرامی
با خواندن نوشته‌ی شما به یاد داستان کوتاه «ملاحت‌های پنهان و آشکار خرده‌بوژاها» از کتاب «راه رفتن روی ریل» اثر فریدون تنکابنی افتادم. فکر می‌کنم که چه خوب است که همه از کار ما و نمایش چهارصندوق آقای بیضایی (نه به عنوان اثر هنری بلکه به عنوان موضوعی اجتماعی) خوششان نمی‌آید، که اگر اینچنین نبود باید شک می‌کردیم به خودمان و افکارمان.
چقدر خوب است که در این نمایش این خط‌کشی‌های اجتماعی برجسته‌تر می‌شود.
به قول راهبه:«و هیچ کس بر تو اشکی نخواهد فشاند، اگر بیهوده باشی.» :-)
ممنون از حضور شما و همین‌طور از نوشته‌تان
۰۸ مرداد ۱۳۹۷
آقای خامنه ای، هنرمند عزیز
این دیدگاه و منش شما من را یاد هوشنگ گلشیری می اندازد....او هم چون شما برای اقلیت می نوشت و معتقد بود ادبیات برای اقلیت است....او هم چون شما دغدغه ی فروش تیراژ بالای کتاب هایش را نداشت...بله او با این منش گلشیری شد، ماند و همچنان گلشیری خواهد ماند....آنگونه که کسی تا به امروز نتوانسته در ادبیات ایران جایش را حتی پر کند....یقینا رد پای شما نیز به وضوح در تاریخ تئاتر این مرز و بوم قابل رویت است...سایه تان از سر تئاتر ایران کم نشود.
با مهر
۰۸ مرداد ۱۳۹۷
بهتر که اینجور اشخاص هیچوقت پا به همچین نمایش های نگذارند.
خودتون بهترین توصشف رو کردید.
تماشاچی یا سالن پرکن؟
۰۸ مرداد ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید