به معنای واقعی کلمه حظ کردم.
دم همگی گرم
این که می گم همگی چون واقعا به نظر من همه چی درست درمون و اندازه بود و خروجی خوب حاصل یه کار تیمی بود. (نور، موزیک عالی ، سوژه ی خاص و جذاب، بازی های خوب و ...)
یه تیم بی ادعا و کار درست
نویسندگی کار حرف نداشت. یعنی نویسنده اصطلاحا پرونده رو خورده بود
کار قبلی آقای تاراج (جوادیه) رو هم دیده بود و لذتشو بردم. ایشون یه جوری کار می سازه که مخاطب بعدش می ره تو اینترنت سرچ می کنه و پیگیر می شه.
دقیقا سر جوادیه وقتی از سالن باران اومدم بیرون به یکی از رفقا پیام دادم که سال 65 چه ماجراهای مهمی تو تهران اتفاق افتاده و خیلی
... دیدن ادامه ››
برام جذاب بود.
آقای کارگردان دمت گرم
آقای پناهنده خدا قوت
آقای بهرامی سکانس پایانی نففففففففففففسمو گرفت!
برای تک تکتون آرزوی موفقیت دارم
===================================
چیزی که باعث افسوسه حضور اشخاص بیشعوریه که وسط کار با موبایل بلند بلند! صحبت می کنن (تا به این حد وقیح!)
و تو فقط به خاطر به هم نریخته شدن فضای گروه شریف به اون شخص بیشعور هیچ توهینی نمی کنی وگرنه خرخره ی اون شخص لایق جویده شدنه!!!