در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | ندا درباره نمایش دروغ: دیروز با یکی از همکاران که به تشویق من رفته بود نمایش رو دیده بود، صحب
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:00:08
ندا (nedashkh)
درباره نمایش دروغ i
دیروز با یکی از همکاران که به تشویق من رفته بود نمایش رو دیده بود، صحبت میکردیم و درکمال تاسف دیدم که ما مردم چه راحت دروغ رو بعنوان یک عضو جامعه و حتی یک عضو خانواده پذیرفتیم. اونجا که خیلی راحت میگیم: تو هم دروغ میگی، منم میگم، یه جاهایی نمیشه راست گفت که زندگی بهم نریزه، که طرفمون ناراحت نشه، نگران نشه، ...
من خیلی تاسف میخورم. تاسف از اینکه چرا بجای این افکار، اینطور فکر نمیکنیم که وقتی کاری میکنم که نمیتونم به پارتنرم بگم، چرا اونکارو ترک نمیکنم، چرا اینطور فکر نمیکنم که اگه مجبورم دروغ بگم، لابد زندگی کاری، اجتماعی یا زناشویی من یه ایرادی هرچند جزئی داره و برم دنبال اصلاح اون؟ چرا بجای این اندیشه کردن و تلاش کردن و اصلاح کردن، میرم دنبال اینکه دروغ گفتن رو جزء لاینفک زندگیم بکنم؟ آیا ما مردم با دیدن این قبیل نمایشها و شنیدن حرفهای خاله زنکی ازقبیل اینکه زنها دوس دارن دروغ بشنون، باید به این نتیجه برسیم که حق داریم دروغ بگیم؟ ما همون آدمهایی نیستیم که دوست نداریم دولتمردانمون دروغگو باشن؟ پس چرا بخودمون این حق رو میدیم؟
شاید دولتمردان ما فهمیدن ما آدمهایی هستیم که دوس داریم دروغ بشنویم و چیزی رو بشنویم که دوست داریم. شاید این از کودک بودن شعور جمعی ماست.
چرا فکر میکنیم حرف راستی که ازدواجی رو به پایان برسونه، بده؟؟؟؟؟
چرا فکر نمیکنیم اون علتی که باعث انجام پنهان کاری ما شده، ایراد داره؟
شاید اون ازدواج بده، شاید نیاز به اصلاح داره.
داشتم فکر میکردم چطور میشد سطح جامعه رو بالا برد؟ آیا صرف کتابخون کردن مردم، کافیه؟ یا شعور و افکار و ذات ما باید جور دیگه ای تغییر کنه؟
الان دارم باخودم فکر میکنم نیت و طرز فکر زلر و کارگردان این نمایش، چی بوده؟ که بگه ما میخوایم دروغ بشنویم؟
کجای نمایش، نمایانگر عدم تمایل ما برای دروغ شنیدن، و لزوم بالا بردن بلوغ ما مردم برای رویارویی با واقعیت بود؟
کاش در گوشه ای از نمایشنامه یک آدم بالغ هم حضور داشت
کاش حداقل یک جرقه ای، یک راهی، یک راهنمایی، ...
کاش نمایشهای ما پا را از صرف طرح مساله، فراتر گذاشته و اندکی از راه حل مسایل را اشاره ای هرچند گذرا میکرد، شاید کسی خطی میگرفت.....
۲۰ تیر ۱۳۹۸
اتفاقا این موضوع را در جلسه دوستان تیوال با عوامل گروه دروغ ( آقای آرین رضایی) گفتم.
من جز اون دسته ای نبودم که از دیدن نمایش خنده ام بگیره، برعکس ، بیشتر با این موضوع دروغ، پنهانکار و نهایتا خیانت متاثر شدم.
نکنه این متصور بشه که خب دیگه ! این موضوع همش تهش خندس پس اشکالی نداره و ایرادی نداره ...
اتفاقا سوال من از آقای رضایی این بود با توجه به پتاسیل و کشش داستان نمایش، آیا خودتون این نمایش به سوی کمدی سوق دادید یا خیر ؟
با این مضمون ما میتوانستیم یک تراژدی، یا حداقل درام اجتماعی یا حتی یک نمایش گروتسک ببینیم .
که نهایتا ایشان پاسخ دادن اصل نمایش بر مبنای کمدی نگاشته شده و ما بیشتر به اصل متن وفادار بودیم.
ایرادی هم واقعا نمیشه گرفت .
۲۰ تیر ۱۳۹۸
بامداد عزیز، بنظرم زیبایی نسبی و سلیقه ایه، تا ببینیم مفهوم زشتی چی باشه. من آدم زشت یادم نمیاد دیده باشم. اما شاید بهتر باشه بجای اینکه برای دلخوشی ادمها درباره نداشته هاشون دروغ بگیم، درباره فضیلتهاشون بهشون راست بگیم. هیچکس خوب کامل و بد کامل نیست. و بنظرم قرار نیست همه شبیه هم باشن :)

آقای جعفریان، من وقتی نمایش رو دیدم، بنظرم کاملا جدی و در ذهن مانا بود و اصلا فکر نمیکردم وزنه نیت کارگردان، بسمت کمدی سنگین تر بوده باشه!!!!!! هرچند دیدم که چندجا جهت تلطیف جو، طنز آمیخته شده بود.
شاید ازبس که دغدغه من بوده این موضوع.
نقل قول شما از جانب ایشون جالب بود، ممنون
۲۱ تیر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید