در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | سعید درباره نمایش است: است تعیّن است و نفی نیستی؛ من هستم پس دیگری را نفی و نیست می کنم!
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 01:24:15
سعید (azadmaneshsaeed)
درباره نمایش است i
است تعیّن است و نفی نیستی؛ من هستم پس دیگری را نفی و نیست می کنم!

مدرسه نماد یا بهتر بگویم خودِ جامعه ای است که در آن زیست می کنیم و اساساً ... دیدن ادامه ›› یکی از رسالت های مدرسه همین بازتولید اجتماعیِ در خدمت قدرت است. در تبارشناسی فوکویی مدرسه محل انقیاد و به نظم کشیدن است و به زبان ساده تر محلی برای بهنجارکردن انسان ها بر طبق استانداردهای گفتمان قدرت است. این دقیقه با تبارشناسیِ شکل گیری اولین مدارس موجود که رسالتشان بهنجارکردن کودکان بزهکار بوده است قابل پی جویی است. این انقیاد در تک تک مؤلفه های موجود در مدارس سنتی مشهود است؛ از یونیفرم گرفته تا نحوه نشستن دانش آموزان سر کلاس و خداوندگارِ تاریک و روشن کلاس بودن معلم و کتاب درسی تعین بخش! گفتمان قدرت اساساً به دنبال پرورش دادن انسان هایی مطیع و غیرخلاق برای اهداف خویش است که این بازتولید اجتماعی توسط اندیشمندان مکتب فرانکفوت مورد نقد واقع شده است. در اینجا نقش معلم به عنوان روشنفکر در ساختار برجسته می شود؛ معلمی که قرار است پیام آور گفت و گو باشد و اقتدار صوری موجود را در هم فرو شکند. اما این معلم در نمایش غایب است؛ معلم همان معلم سنتی و دگمی است که خودش ابزار دست ساختار است. در چنین شرایطی که امکان گفت و گو سلب شده است، دو قطبی «خود- دیگری» هگلی یا «مرکز- پیرامون» دریدایی برساخته می شود. راه برون رفت از این بن بست به رسمیت شناختن دیگری است. دیگری ای که در نمایش به خوبی نادیده گرفته میشود؛ یکجا دیگری دختری رشتی است و در جای دیگر دانش آموزی که متفاوت فکر می کند و مربی آن را برنمی تابد و با برچسب زدن به دنبال به انقیاد کشاندن آن است.

به زبان هگلی این دیگری چنانچه به رسمیت شناخته نشود سر به عصیان خواهد گذاشت و برای به رسمیت شناخته شدن تن به نزاع و جدال خواهد داد. این نزاع و جدال در سطحی بالاتر می تواند با گفت و گوی عقلانی رفع شود ولی مدرسه و جامعه ای که ناپخته و کودک است زبان گفت و گو را بلد نیست و برای به رسمیت شناخته شدن جز نزاع راهی دیگر را در پیش نمی گیرد و چه بسا که تأیید و جلب توجهی را که می خواهد دریافت می کند.

به نظرم این نمایش به زیبایی و سادگی این عدم توجه به دیگری و نفی آن در ساختاری تمامیت خواه را به تصویر کشیده بود و به ما یادآور می شد که تنها راه ما برای برون رفت از این بحران، توجه به دیگری های فکری، فرهنگی، قومی و ... اطرافمان با ابزار گفت و گو است.


ژرفانه ترین درودها به همه عوامل گرامی نمایش «است»!
نمایش را هنوز ندیدم اما یادداشتتان بینهایت جذاب و لذت بخش بود حتما بعد از نمایش مجددا میخوانم و بیشتر لذت میبرم
۰۸ تیر ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید