کاملا نظرتون درسته

بخشی از نورپردازی اجرا :)
جالب اینه که هنوز همچین آدم هایی هستن که میان تئاتر و اصرار دارن که باشند! احتمالا می خواست استوری جذابی با اقوامش به اشتراک بزاره با هشتک تئاتر:) بودنشون البته اشکال نداره ولی چگونه بودنشونه که بقیه رو عذاب میده.

شاید باورت نشه ولی واسه همون نور فلش موبایل تو سالن حین اجرا هم دلم تنگ شده ، البته مطمئنا این دلتنگی بیشتر از پنج ثانیه دوام نخواهد داشت ;)

دوست گرامی اون اتفاق جزئی از نمایش نبود و قرار بود برای تیزر فیلم برداری شود . و من بابت این مسئله عذر خواهی می کنم

ممنون از نگاه با دقتی که به کار داشتید

متوجه شدم آقای خزاعی کیان عزیز . من هم به طنز اشاره شده در متن ایشان اشاره کردم. و ایکون خنده گذاشتم . ادامه نوشته ام هم نشان میداد که به نکته سپهر عزیز تاکید کردم. البته منظورم مسخره کردن این قضیه نبود اما واقعا در دو سال اخیر حضور بی نظارت و شاید بی برنامه دوستان و عزیزان عکاس و فیلم بردار به یکی از معظلات اصلی سالن های نمایش بدل شده است.من آخرین کاری را که در ایران دیدم گمان کنم هولودومور بود. اینکه تیم تهیه کنندگان حق دارند از نمایش شان متریال های بازاریابی و تبلیغاتی و یا خبری تهیه کنند امری کاملا بدیهی و اصولی است اما اینکه در چه زمان بهتر است این اتفاق بیوفتد محل بحث است که بارها در همین صفحات چه به قلم نقادانه چه به شکل خاطره گویی دردناک و چه به شکل گله و شکایت مطرح شده است. البته همانطور که جنابعالی هم قطعا اذعان دارید زمانیکه آدمی نتواند واقعیتی را با نقد و گفتگو و تعامل تغییر دهد شکل دیگری از ادبیات را به کمک می گیرد و آن طنز است! طنز در گاهی اوقات از سر متلک گویی یا مزه پرانی نیست آقای خزاعی عزیز. از سر استیصال است. واقعا به جایی رسیده ایم که این پدیده را که در هیج جای جهان شما نمی توانید از آن سراغ بگیرید ، در ایران پذیرفته ایم چون صدای مان به گوش هیچ کس نرسید. لاجرم ما هم به قول جامعه شناسان به عنوان یک واقعیت اجتماعی با آن کنار آمده ایم و هر از گاهی با آن شوخی می کنیم از روی استیصال.
به هر حال ممنون از یاداشت شما و همچنین عذرخواهی که نشان از طبع بلند حضرتعالی دارد. موفق باشید.