بخندم یا بگریم میکاییل با من نیست ...
ابتدا؛ در خانه نمایش مهرگان رفتار همکاران این مجموعه غیر دوستانه و عصبی بود و کسی رو راهنمایی نمی کردند به ویژه یک آقایی که متصدی گیشه بود که حتی اسم نمایش های این خانه را نمی دانست ... بگذریم ...
بعدا؛ پشت سر بنده یه آقای سه ایکس لارج بود که احتمالا سندرم پای بیقرار داشت چون مدام پاش رو به صندلی من می کوبید چنان که بعد از مدتی من فکر می کردم بخشی از نمایش است. بعد از پایان نمایش پرید بغل یکی از بازیگران ... مبارک باشه ...
سقف سالن هم معلوم نبود چه خبره یکی میگفت گربه داره راه می ره
یکی می گفت دارن تعمیرات می کنند و صدایی بود که مدام از سقف می آمد و همه به جای صحنه تئاتر سقف را نگاه می کردند.
آخر؛ با احترام به استاد شهرستانی "شاعر" ناامید کننده بود و بدترین نمایشی بود که بعد از بازگشایی کرونا می دیدم (در سه ماه گذشته ۸ نمایش دیدم). ببخشید آقای شهرستانی و پوزش فراوان.